`

برف آمد...

 

یکی از لحظاتی که گفته شده دعا درش مستجابه موقع بارش رحمت الهیه

و دیگری بودن در اماکن مذهبی

 

و این لطف الهی امروز شامل حالم شده..

 

+ گفته بودم دیدن صحن و سرای حضرت رضا رو، وقتی که بارون میاد دوست دارم؟؟؟ برف رو هم لحاظ کنید لطفا ^_^

 

++ نایب الزیارتونم.

۱۴ نظر

پریشب بابا حرف قشنگی زد

 

اینکه

همین اول کاری خوب همه جوانبو بسنج

فردا روز نگی تو که عقلت می رسیده

خوب و بدو از هم تشخیص میدادی

چرا گذاشتی اینکارو انجام بدم.

 

 

+ سر جدتون حالا که دیدین عملکردش خوب نیست هی ایراد از بالا دستیا نگیرین و نگین اون! باید جوابگوی انتخاب اشتباهتون باشه. 

این همه لعن و نفرین پشت سرشه چرا هنوز ازون لبخندای مضحکِ مخصوص خودشو تحویل ملت میده؟ :/

 

خدایا..

کی می خواد جواب اون بابایی که جهاز دخترشو تهیه کرده و به خاطر این شلوغ پلوغیا آتیش گرفته و نابود شده رو بده؟

 

😞

۵ نظر

شما می دونید؟

 

وبلاگ به سختی بالا میاد

ولی واتساپ و دیگر شبکه های مجازی... نچ

 

چه خبره واقعا :||

 

+ کامنتدونی بازه

۲۰ نظر

این یه هفته ای که گذشت و در حال گذره :|

 

تقریبا یک ماهه، کار قبلی رو تحویل استادم دادم

ولی چون هنوز پاسپارتو نکردیم به استاد ح تحویل ندادیم.

 

با اینکه سفارش دیگه ای از این آقا، دستمه ولی خب چون هنوز دلگرم نشدم (شما بخونید مزد کارمو نگرفتم) دست و دلم به طرح کشیدن نمیره.

فردا باید طرح اولیه کارو به استادم نشون بدم و باید بگم تا الان فقط چارچوب اولیه رو مشخص کردم و تامام :||| خداقوت میگم به خودم.

 

 

+ دو روز پیش بغل دست استاد چرتکه م ایستادم و با بچه های مهد کودکی، آموزه هامو مرور می کردم. ضبط کننده صدای گوشیمو روشن کردم و گذاشتمش رو طاقچه و بعد از یک ساعت و نیم وقتی روشنش کردم و خواستم فایل مربوطه رو ذخیره کنم، متوجه شدم گزینه شروع رو نزدم و ای دل غافل، صدایی ضبط نشده بود :( سوختم رفت :|

 

دیشب پیام دادن که میتونی عصرای چهارشنبه کلاس برداری؟ 

گفتم آره ولی کجا؟

جایی رو گفتن که اگه بخوام با اتوبوس برم تقریبا باید یک ساعت تو راه باشم. خودم مشکلی ندارم ولی ازونجایی که برگشتنم به شب میخوره بعید میدونم خانوادم قبول کنن با این حال هنوز امیدوارم.

 

۱ نظر

آورنده مهر و ماه :دی

 

خانوم مربی کِی آفتاب میاد بریم تاب تاب بازی

بریم هو هو چی چی 

 

من :|

: )))

 

+ هوای امروز مشهد ابری بارونیه ^_^

۸ نظر

روی ماهی رو سفید کردم با این حافظه کوتاه مدتم :/

 

 

تو این آشفته بازار فقط همینو کم داشتم

فلشم گم شده

فلشی که یکی از اساتید کتابخانه آستان قدس، زحمت کشید و برام بخشی از عکسای گنجینه قرآن و نفایس رو منتقل کرده بود

 

آخه چرا من انقدر حواس پرتم

بقول بابا، خوبه راه خونه رو گم نمی کنم.

یادم باشه!!! روی یه تکه کاغذ آدرس خونه و مشخصات والدینمو بنویسم و بذارم جیبم :دی

۸ نظر

برای "او"یی که میدونه مخاطب این پست منه

 

مغزم دیگه کشش بحث و جدلو نداره

دیگه حوصله فهموندن منظورم به هیچ کسو ندارم

تنها کاری که میشه کرد اینه که شماره طرف مقابلمو مسدود کنم

هر چند مدت کوتاهی باشه

 

+ انقدر ذهنم آشفته هست که نخوام باهات بحث کنم

فردا..

 

آموزش حروف دارم واسه بچه هام که ۴-۵ سالشونه!

موندم چه اجباریه که این کوچولوهام، حروفو یاد بگیرن آخه :/

اینایی که قراره سال بعد برن پیش ۲(مقطع پیش دبستانی) و اونجام همین برنامه س واسشون :|

 

اگر به روش دو سال پیش بود راحت بودم، نگرانی نداشتم

ولی امسال چون شیوه آموزشی اینا به روش استاد محسنیه(آموزش قرآن از پایه با لحن عرب و ایما اشاره) و منم تجربه چندانی ندارم، یکم استرس دارم

 

 

+ چقدر شب سختی بود. (بدون شرح)

خدایا هوامو داشته باش.

 

۴ نظر
درباره من


وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ
لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ


***یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ/صف2
ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟!***


این روزها که می گذرد، هر روز
در انتظار آمدنت هستم!
اما
با من بگو که آیا، من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟

قیصر امین پور

طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان