يكشنبه ۲۰ فروردين ۹۶
تصور کن تو اتاقت هستی و دراز کشیدی؛ یه دستتو زیر سرت گذاشتی و اون یکی رو، روی شکمت، هندزفری هم تو گوشتو و موسیقی مورد علاقتم پلی شده و کلی کیف می کنی. به خاطر خستگی کم کم چشات سنگین میشه و دیگه چیزی متوجه نمی شی ولی یهو یه چیزی هی دور و برت ویز ویز میکنه، روی بینی ت میشینه و میره رو اعصابت. با دستت از خودت دور می کنی ولی بعد از یه دور چرخیدن دوباره سر و کلش پیدا میشه و حال خوبتو به کل خراب می کنه..
فکر کنم اینا یه سنسور بهشون وصله که تا یه نفر می خواد بخوابه بهشون خبر میده که باید برن سر وقتش 😑
جدی تو خلقت بعضی از موجودات موندم 😐
با شروع فصل بهار و گرما، وجود این موجودات مزاحم هم پر رنگ تر از باقی فصل ها میشه
+خدایی این یکی خیلی چندشه وگرنه بی برو برگرد عکسشو ضمیمه ی پست می کردم😏