`

اندر احوالات منو جناب پدر


چند ماهی میشه، یه وبلاگی رو می خونم که نویسنده ش از کتاب هایی که می خونه به طور خیلی زیبایی عکس میندازه و تو بلاگش منتشر میکنه به همراه چکیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــده ای از کتاب (ولی به نظر کل کتابو مینویسه اینقدری که مطالبش طولانیه :| ) تو اغلب عکس هاشم یه ماگ، کتاب به همراه بوک مارکِ زیباش ^_^ و چند تا چیز میز خوشکل و رنگی پنگی^_____^ شاید باورتون نشه ولی هیچ وقت نشده برم وبلاگش به قصد اینکه امروز چی خونده و چکـیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــده ش -_- در مورد چیه، همیشه به خاطر عکسای خوشکلی که انداخته بهش سر زدم :دی عکس هاش شاید اینترنتی یا فتوچاپ باشه ولی من که خیلی دوست دارم : )


وضع موهام خیلی خراب شده بود بطوری که سرشون موخوره گرفته بودن و مجبور بودم یه وجب (شما بخونید چهـــــــــــــــار انگشت باز -_-) کوتاهشون کنم. گفته بودم پدرم خیلی روی موی بلند حساسن و دوست میدارن و باز هم تو پرانتز که یحتمل رو موهای من حساسن چون موهای مامانم به شدت کوتاه هست و من میگم مردانه ست و خواهرمم خیلی بلند نمیذاشتن پرانتز بسته :دی بدون اطلاعشون مو و قیچی رو سپردم دست خانم آرایشگر تا جایی که موخوره گرفته کوتاه کنن+ خودمم خسته شده بودم

شما هم مثل من از اینکه آقا/خانم آرایشگر با قیچی اول میگه «مبارک باشه» ذوق می کنین؟ ★_★

دلم به حال اون یه وجب موی از دست رفته سوخت :( هیچ وقتِ هیچ وقت نذارید حال موهاتون بد بشه اون وقت یه فکری به حالش بکنید. (باشه بالام جان؟ ) 

یه نفر پیدا بشه بگه چرا آقایون از موی بلند خوششون میاد و انقدر روش حساسن؟ یا شایدم پدر من خیلی حساس باشن هوم؟ خداروشکر هنوز متوجه نشدن ؛ )


اگر سنجاق مویت وا شود از دست خواهم رفت

که سربازی چه خواهد کرد با انبوه جنگاور؟

علیرضا بدیع

^_^


فکر کنم باید این یه مورد رو هم به شروط ضمن عقد اضافه کنم که اختیار موهام با خودم باشه :دی مرحوم خسرو شکیبایی تو فیلم هامون یه دیالوگی داره که من خیلی دوسش دارم و میگه:«-با صدای بلند-این زن حق منه، سهم منه، مال منه، عشق منه ^_^ -تن صداسشو میاره پایین و میگه- طلاقش نمیدم ) ولی کیه که پایبند باشه (البته میدونم ما اصلا همچین مردانی نداریم و به احتمال خیلی خیلی قوی از مریخ هستن اونایی که پایبند به شروط ضمن عقد نیستن و همین که با طاووسشون از پل گذشتن پشت پا میزنن به همه ی قول و قرارهایی که داده بودن) 



عصر آدینتون به خیر و خوشی : )

۵ نظر
گیره 📎📎
۰۸ ارديبهشت ۱۶:۵۹
موهاتو کوتاه کردی؟ باباییییییییییییی محبوبهههههههههههه :دی خخخ

منم نمیدونم چرا دوس دارن:|

مردای مریخی ان :/ :\ :|

پاسخ :

خایل خب بابا چه خبره :/ : ))) گوشام کر شد اه :دی : )))))

عه پس تویم این مشکلو داری؟! :/

چوکاره؟ 😕
پ ن پ ونوسی ان؟
گیره 📎📎
۰۸ ارديبهشت ۱۶:۵۹
موهاتو کوتاه کردی؟ باباییییییییییییی محبوبهههههههههههه :دی خخخ

منم نمیدونم چرا دوس دارن:|

مردای مریخی ان :/ :\ :|

پاسخ :

مثلا آمار کامنتای وبلاگم برام مهمه خخخ و نمی حذفمش 😛
آرزو ﴿ッ﴾
۰۸ ارديبهشت ۱۷:۰۰
چه دیالوگ بامزه‌ای :))
مامان و بابای من که کوتاه دوست دارن! 
تا سال پیش با ترفندهای متفاوت باید مامانم رو راضی می‌کردم که آرایشگاه نیام!:/
از وقتی ۱۸ساله شدم دیگه گفتم اختیار موهام با خودمه!:دی :))

شعر هم قشنگ بود. :)

پاسخ :

اوهوم خیلی ^_^
خوش به حالت آرزو :(  البته خودم موی کوتاه ندوست :دی
جدی؟ یاد حموم رفتن حسن کچل افتادم که مامانش براش سیب می چید خخخ البته با عرض پوزش 🙏
اوه بابا جذبه 😊

قشنگ خوندی عزیزم 😘
🍁 غزاله زند
۰۸ ارديبهشت ۲۱:۰۱
چه بهتر ،منم موهام کمی موخوره داشت،مصری کوتاه(تا چونه) زدم رفت پیِ کارش...
میرم حموم کیف میکنم😂

پاسخ :

بعله.. وسوسه های جنابعالــــــــــــــــی کار خودشو کرد :/ : ))) ووویییی چقدر کوتاه کردی! من که دلم نیومد.
خدایی شستن یه خروار مو کار سختیه :/ اصلا مچم درد می گرفت : ( 
گیره 📎📎
۰۸ ارديبهشت ۲۳:۳۰
چرا دو تاس؟:/ خخ
آره دیگه شوهرم مثلا:|
شک نکن اورانوسین یخخخخ :))))

پاسخ :

از من میپرسی؟ :دی رو گزینه ی ارسال وقتی دوبار کلیک کنی نتیجشم همینه دیگه جانم ^_-
هوم متوجهم :/
خخخخ نگو باز به قشر آقایون بر می خوره هااااا....
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
درباره من


وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ
لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ


***یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ/صف2
ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟!***


این روزها که می گذرد، هر روز
در انتظار آمدنت هستم!
اما
با من بگو که آیا، من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟

قیصر امین پور

طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان