`

نصیحت محبوبه طوری


از من به شما دوستان نصیحت

شبها زود بخوابین تا صبحا زود از خواب بلند بشین و لنگ ظهر چشاتونو با بدبختی باز نکنین -_- از اون طرفم یه سفره صبحانه ی باحال پهن کنین و شروع کنید به خوردن/حالا یا به تنهایی یا با خانواده محترمتون/

شاید باورتون نشه از وقتی بیدار شدم از رو تنبلی صبحانه نخوردمو از اون موقع تا حالا شاید ده بار سراغ یخچال بینوا رفتمو بازش کردم. یه مثال دیگم هست که میگه وقتی در یخچالو باز می کنین مثل شهر فرنگ توش خم نشین و بعدِ یه ساعت زل زدن و گشتن، تازه یادتون بره که چرا بازش کردین و چی می خواستین :دی


+اگه امام رضا بطلبن بعدازظهر میرم حرم. و اگه لایق باشم نائب الزیاره همه شما بزرگواران هستم.

۹ نظر
آرزو ﴿ッ﴾
۰۲ خرداد ۱۴:۱۰
چه همه این روزا توصیه و پیشنهاد و نصیحت دارن :دی :))
+می‌خواستم امروز برم‌ها، یادم اومد تمرین دارم-_- التماس دعا :)

پاسخ :

گوش بیگیر بالام جان : )
+حاجت روا : )
یک دختر شیعه
۰۲ خرداد ۱۴:۱۵
من بیشتر وقتا زود می خوابم😊😊
مگه این که به ندرت میش بیاد 😊
مدیونی فک کنی چون هر روز 7صبح کلاس دارم زود می خوابم😂😂😐و زود بیدار میشم و صبونه می خورمم😂😂
التماس دعا😙

پاسخ :

هوم میدونم : ) تا یک که سرِ شبه... بدبختی از یک به اور که دیگه خواب از سرم میپره :|
حاجت روا خواهری :*
شرمندهٔ یابن الحسن
۰۲ خرداد ۱۴:۳۳
:)

برا من ویژه دعا کنی و سلام برسونی مولا رو 

منم حرم :(

پاسخ :

: )

به روی چشم... ان شاءالله قسمت خودت
خانم اشک
۰۲ خرداد ۱۵:۰۶
تو رو خدا منم دعا کن 
خیلی حالم بده 

پاسخ :

قسمم نده عزیز دلم به روی چشم اگه لایق باشم
ان شاءالله حال روحی و جسمیت خوبِ خوب بشه : )
🍁 غزاله زند
۰۲ خرداد ۱۵:۴۴
واقعا برای من نصیحت بود :( کاش بشه :P 

پاسخ :

باشد که پند گیری ^_-
حوا ...
۰۲ خرداد ۲۱:۴۵
خب خدا رو شکر من مشمولِ این نصیحتِ محبوبه طوری نمیشم :))

پاسخ :

هوم تو که بابا سحرخیز بیانی دیگه : ) اصن حوای سحر خیز معروفه :d
یک دختر شیعه
۰۲ خرداد ۲۲:۲۱
یک برا من اخر شبه😐

پاسخ :

خخخ کاش یه موقعیتی پیش میومد و کنارم بودی تا نصف شب بیدارت نگه میداشتم، ببینم چهره ت چه شکلی میشه 😂
شرمندهٔ یابن الحسن
۰۳ خرداد ۰۵:۲۶
سلام عزیزم

زیارت قبول :)

پاسخ :

سلام به روی ماهت

قبول حق ممنونم : )
صدیقه
۰۳ خرداد ۱۳:۴۵
دیروز من امتحان داشتم 7 باید اونجا میبودم حالا پریشب تمام سعیمو به کار بستم که زود بخوابم ولی مگه میشد؟!! ساعت سه و نیم بود ملافم شیش دور دورم پیچیده بود انقد که وول خورده بودم  تا خوابم ببره!خخخخ تازه صبونه نخورده رفتم برگشتم ساعت 9 بود عین خودت هی یخچالو گشتم آخرش یدونه بستنی ورداشتم بعنوان صبحانه!خخخخخ
زیارتتم قبول باشه التماس دعا :)))

پاسخ :

خخخ میگم اعجوبه ای هستی واسه خودتااا  : )
راستی دیروز جات خالی رغتم پاتوق (کتابخانه ی مرکزی حرم) آخ که چه فضای باحال و صمیمی یی بود : ))) اونجا همش دوست داشتم توام میبودی :(
نوش جونت (ولی تو بخون کوفت بشه :d)
قبول حق و حاجت روا : ))) شما هم التماس دعا 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
درباره من


وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ
لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ


***یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ/صف2
ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟!***


این روزها که می گذرد، هر روز
در انتظار آمدنت هستم!
اما
با من بگو که آیا، من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟

قیصر امین پور

طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان