چهارشنبه ۱۴ تیر ۹۶
کوه پرسید ز رود
زیر این سقف کبود
راز ماندن در چیست؟
گفت: در رفتنِ من
کوه پرسید: و من؟
گفت در ماندنِ تو
بلبلی گفت: و من؟
خنده ای کرد و گفت: در غزل خوانی تو
آه از آن آبادی
که در آن کوه رَوَد
رود مرداب شود
و در آن بلبل سرگشته سرش را به گریبان ببرد
و نخواند دیگر
من و تو،بلبل و کوه و رودیم
راز ماندن
جز،
در خواندن من،
ماندن تو،
رفتن یاران سفر کرده یمان نیست.
بدان!
ابوالفضل سپهر