چهارشنبه ۱۲ مهر ۹۶
ملودی ای که چند سال پیش یه جای دیگه شنیده بودمش، امشب با یک متن حماسی و عاشورایی دوباره شنیدمش و چقدر برام مضحک و مسخره بود.
خواننده ش متن جدیدو می خوند و من با همون ریتم و آهنگ، متن قبلی رو مرور می کردم و حتی یه بخش هایی ش رو زمزمه می کردم.
+ حلبیِ یه متری، دوباره تو خونه ما جون گرفته و شعله ش روشن شد و این یعنی ذوب شدن من. -_-