`

نمیدونی وقتی اسممو با پسوند "جون" صدا می کنی، تو دلم چی میگذره!


دارم تمااااام تلاشمو می کنم که بشم "محبوبه جون"!

+میگید چطور؟ مگه نیستی؟

چرا هستم ولی یه منظور دیگه دارم!

دعا کنید بشه.

لطفا خیلی دعا کنید. 


+ تو روضه ی زندایی به جای اینکه تو جمع باشم و از بیانات خانم سخنران استفاده کنم میرم تو اتاق پسر دایی و بچه ها رو سرگرم می کنم کاری که فکر می کنم اگه ثواب روضه و اشک ریختن برای مظلومیت حضرت ارباب رو نداشته باشه، کمتر از اونم نیست.

هر بار که محمد طاهای چهار ساله منو محبوبه جون خطاب می کنه کلی ذوق می کنم و عمدا حواسمو پرت می کنم تا دوباره اسممو صدا بزنه ^_^


++ خدای مهربونم! من صلاح و مصلحت این خواسته ای رو که روش پافشاری می کنم رو نمی دونم. خودت هوامو داشته باش!

۲۰ نظر
دیوانه ...
۲۴ آبان ۰۱:۳۳
شیرینی خامه ای دوس ندارم اگ ممکن باشه باقلوا استانبولی ممنون میشم :)

پاسخ :

دلتون به حال دندونای کرم خوردتون نمی سوزه؟ :پـــــــــــــــــــــی
حوا ...
۲۴ آبان ۰۵:۲۰
خدایا محبوبه جونِ ما رو به خواسته‌ی دلش برسون. :)

پاسخ :

الهــــــــــــــــــــــــــــــــی آمین 🙌
[بوس و یه ❤ قلمبه]
جنابــــــــ دچار
۲۴ آبان ۰۸:۴۰
خخخخ :)

پاسخ :

o_0 میخند؟!
واران ...
۲۴ آبان ۰۹:۰۸
سلام 
خوبی ؟؟
من‌که مطمئنم میشی محبوبه جون ایشالا ❤❤
فقط اگر شدی خداوکیلی تا زمانیکه عقد نکردین‌چیزی نگو تو اینجا لطفا !!
هیچی !
بزار عقد بشین بعد خواستی بیا بگو !
خودت میدونی چرا اینو میگم‌.
ایشالا هر چی خیره پیش بیاد برات 🌹
اگر خیرت تو اینه زود و زودتر پیش بیاد !
الهی آمین.

بعد عقد انصافا شیرینی ندی خودت میدونی :دی :))
دندون مندون هم نداریم !!که‌بیایی بگی برامون بده اینا ما خودمون قدرت تشخیص داریم چی برامون بده چی خوبه :p
به هر کی شیرینی ندی باید به من و سمیرا شیرینی بدی :)))
خسیس بازی هم قابل قبول نیست به هیچ عنوان :)))))😉
ایشالا این داستان شیرین بزودی رقم بخوره .آمین 🌼🌹

پاسخ :

ای جانم فک کنم سوء تفاهم پیش اومده ها! 😂😁

ولی تو بحث ازدواج و اینا، چشم میدم اصن خبرتون می کنم بیاین :دی
واران ...
۲۴ آبان ۰۹:۲۹
ولی دو پست پایین ربط داشت یادمه :)))
نگو نداشت :))))))
من دو پست پایینو چون خوندم اینو گفتم :)))
ایشالا اونم میشی :))
همین که گفتی :))


پاسخ :

اوهوم منکرش نیستم ^_^
+دعا کن این یکی زود بگیره و اونی که می خوام و اگه به صلاحمه بشم!
جنابــــــــ دچار
۲۴ آبان ۰۹:۳۲
پست خندانی بود انصافا :)

پاسخ :

:|
|:

+همیشه خندان باشید --_--
جنابــــــــ دچار
۲۴ آبان ۱۰:۳۸
شما هم همیشه جان باشید :)

پاسخ :

: )
яоga :)
۲۴ آبان ۱۹:۰۵
یعنی میخوای خاله ی مهد کودک بشی؟  :))
 :دی
مسیر زندگیت پر از اتفااقای ناب❤

پاسخ :

اوهوم اوهوم اگه "ابر و باد و مه و خورشید" بذارن بلی 😊
ان شاءالله ^_^ ممنونم حدیث جونی ❤❤
яоga :)
۲۴ آبان ۱۹:۰۷
الان رفتم بقیه پستاتو بخونم دیدم ک بــــــله!درست حدس زدم*_*

پاسخ :

:پی
سخت درگیریا نه؟ آخه کم رنگی!
آرزو ﴿ッ﴾
۲۴ آبان ۱۹:۰۹
:)) ذهن منحرف ما رو ببخش دیگه :دی
ان‌شاءالله که بشه. چقدر ذوق می‌کنم! :))

پاسخ :

تو هم؟؟؟ 😒 بابا واضح بود که!
ان شاءالله
+دعا کنید که بشه لطفا : )
яоga :)
۲۴ آبان ۱۹:۲۳
اره خیلی درگیر شدم! ولی خب کیف میده این تلاش ها وقتی بی هدف نیست  ^___^ امتحاناتمم ک سرازیـــــر شدن...
البته جدا از درگیری ها؛عجیـــــب ساکت شدم!...انقد ک میترسم ی وقتایی -_-

ان شا الله که به مراد هایت برسی  نخطه  !  :دی

پاسخ :

برات خیلی خوشحالم! امیدوارم تمام تلاشات به ثمر برسه و بهترینا برات اتفاق بیفته : )
بازم ممنونم بانو :**
آشنای غریب
۲۴ آبان ۲۱:۱۲
منم کامنت حوا خانوم 
+ پاراگراف آخر خودتون
++ الهی آمین

واینکه فکر میکنین مسواک برا چی ساخته شده پس :دی
شما شیرینی رو بده بعدش مسواک میزنیم :))

پاسخ :

پس جوابم به کامنت حوایی :d (البته قسمت اولش چرا که هنوز نمیدونم شما بانو هستید یا نه!)
: ) ممنونم بزرگوار

واسه مسواک زدن که نیست! : ))) واسه تزیین روشوییه :d
 نموخوام : ))))))
محسن رحمانی
۲۴ آبان ۲۱:۳۷
چه لوس :دی

پاسخ :

الحسودُ لایسود؟؟؟ :|
محسن رحمانی
۲۴ آبان ۲۱:۳۹
خدایا یه شوهر کچل دماغ گنده تپل نصیب خواهر محبوبه بفرما .:دی
خخخخخخخخخ

پاسخ :

هان؟؟؟
پستِ بیچار و فلک زده ی من به کنار! کامنتای بچه ها رو هم نخوندین و حتی جوابایی رو که به کامنتا دادم مخصوصا کامنت روگا رو؟!

+ ای جانم چی دلبره!
:دی
و حتی
:پی
محسن رحمانی
۲۴ آبان ۲۲:۴۷
خخخخخخخخ
چرا خوندیم اون که ان شاالله به آرزوتون برسید .
گفتید دعا کنید درمورد شوهر دعا کردیم دیگه :دی 

پاسخ :

خوندین؟ o_0 مگه چند نفرید؟!!!! :d
ممنون و مچکر :| خیلی لطف کردین واقعا -_-
محسن رحمانی
۲۴ آبان ۲۲:۴۸
کی شوهر کچل دلبره :دی

پاسخ :

: )))
آرزو ﴿ッ﴾
۲۴ آبان ۲۳:۳۹
آقا خیلی خوبه :)) 
از ته گلبمان امیدواریم بشه. :)
بعد از بامز‌گی‌های بروبچ مهدتونم اینجا می‌نویسی :)

پاسخ :

وای آرزو دلم قنج رفت واسه خط آخرت *_*
دعا کن بشه. هنوز با جناب پدر که با کار کردن فرزند دختر به شددددت مخالفه صحبت نکردم! این یکی از آرزوهامه که اگه محقق بشه، چی مییییشه ^_^ دعا کن خیلی واسه م دعا کن : ) :**
امید چِرَوی
۲۸ آبان ۱۷:۳۵
ایشالله هر چه زود تر بشی محبوبه جون :)

پاسخ :

: )
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
درباره من


وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ
لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ


***یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ/صف2
ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟!***


این روزها که می گذرد، هر روز
در انتظار آمدنت هستم!
اما
با من بگو که آیا، من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟

قیصر امین پور

طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان