`

همبازی کودکی


هیچی بهتر از این نیست که وقتی با یه سردرد شدید می خوابی، یهو ساعت دوازده بیدار بشی و از اون حال بدی که کل روز گذشتت ازت انرژی گرفته تنها یه حالت سنگینی محوی کنار شقیقه ت احساس کنی و بعد گوشیتو بگیری دستتو به خودت که اومدی متوجه بشی تنها یه ربع ساعت! در حال چت کردن با دوست دوران کودکیت و  و حتی بزرگسالیت شدی ^_^

بعدتر از اون نتونی لبخند کش اومده روی صورتتو جمع کنی : )))

سرِ بزنگاه با پیامش و ادامه دادن ارتباطمون یه لبخنده گنده روی صورتت کشیده به همین سادگی.


+دختر است نقطه -_-

۲۶ نظر
محمدباقر قنبری نصرآبادی
۰۵ آذر ۰۱:۰۹
رفیق است و همین حا‌ل‌خوشی‌هایش!
:-))

پاسخ :

بله بله در جریانم : )

+چقدر آواتارتون دوستداشتنیه ^_^
بهار ...
۰۵ آذر ۰۱:۲۰
سلام
خوبی محبوبه؟
منو بخاطر سکوتم ببخش،حال و حوصله چندانی ندارم

اینجوری دوستی ها خیلی خوبه اما من تجربه نکردم:)

پاسخ :

وااای باهاری! کجایی تو دختر؟
سلام به روی ماهت اصن معلوم هست کجایی؟ تو وب بچه هام نیستی!
خدای نکرده اتفاقی افتاده؟ نگرانم کردی!
آرزو ﴿ッ﴾
۰۵ آذر ۰۱:۳۴
برای من این که به خودت بیای و ببینی یک ساعته مشغول کتابی و نه از نارحتیت خبری هست و نه از عصبانیتت هم برابری داره با حسی که گفتی :))

پاسخ :

کتاب خوبه ولی هیچ وقت جای یه دوست رو نمی گیره!
نظر منه و میتونه درستم نباشه! چون برای همه صدق نمیکنه : ))
آرزو ﴿ッ﴾
۰۵ آذر ۰۱:۵۸
:) آخه دوست ضربه‌گیر نداره :دی همیشه این ترس رو دارم که وسط عصبانیت یه چیزی بگم که جبران نشه. و یا اصلا دوستمم از ناراحتی‌م ناراحت بشه.
و بله کاملا قبول دارم که این چیزا به ویژگی‌های شخصیتی افراد ربط داره :))

پاسخ :

بلاخره تو روابط دوستانه این جریاناتم اتفاق می افته و تا حدودی طبیعیه!
دیوانه ...
۰۵ آذر ۰۴:۳۹
رفیق خوبه :) البته اگ داشته باشی 

پاسخ :

این فردی که ازش یاد کردم دختر عمومه. 
تو همون عالم بچگی با هم "دوست و رفیق" بودیم که از تمام جیک و پوک هم اطلاع داشتیم [که الان پشیمونم] 
برخورد دیشبشم جوری بود که فقط مثل قدیما چرت و پرت گفتیم و تو سر و کله هم زدیم : دی
حوا ...
۰۵ آذر ۰۶:۰۶
ولی من زمان بچگی (۵ سالگی) یه دوست داشتم که پسر بود. :||| (با تمامِ توان فرار می‌کند)

پاسخ :

به دنبال جارو تا در ورودی حیاط قدم می گذارد اما جمله ی داخل پرانتز (۵سالگی) او را از انجام کار مورد نظر (تو بخوان تنبیه :پی) باز میدارد : ))
حوا ...
۰۵ آذر ۰۸:۱۹
دلت میاد؟!‌ :))

پاسخ :

چ جوووورم : ))))
جنابــــــــ دچار
۰۵ آذر ۰۸:۳۴
درود بر @قاصدک کتابخوان :)

پاسخ :

واقعا هم درود داره.
آقای دیوار نویس
۰۵ آذر ۱۰:۴۰
چه خوبه که هنوز با دوست دوران کودکی تو ارتباط دارید.... 

پاسخ :

آخه دختر عمومه : ))))
ولی بخونید توفیق اجباریه : )))
لوسی می
۰۵ آذر ۱۱:۵۰
یعنی قلبم اومد تو  دهنم تا رسیدم به + آخرِ متن!
خخخخخخخ! :))))


+ :) خوش بگذره با رفقا :)

پاسخ :

واسه چی؟ 😶

+ مچچچچچکرم بانو :* ^_-
آرزو ﴿ッ﴾
۰۵ آذر ۱۲:۰۵
درود بر خودتون :دی :))

پاسخ :

اووففف بازم باید بگم "درود" ؟!
ایمان
۰۵ آذر ۱۲:۳۲
خخخ والا شما دخترا اینجوری هستین ما پسرا بهم ابواز غلاقه هم میخایم بکنیم بهم یا فوش میدیم یاهمو تخریب شخصیت میکنیم بعد باهم میخندیم خخخ
نه جدا از شوخی خوبه از این دوستا!!!!اره فک کنم تهش نفت میریختن و بعد فیتیلشو روشن میکردن!عکسشو دارم ولی باگوشی نمیشه اپلود کنم

پاسخ :

خخخخ آره مکالمات داداشام با دوستانشون همینجوریه و البته هیچوقت متوجه نمیشم کی خدافظی کردن چون یهو سرمو بلند می کنم و میبینم داره تی وی میبینه!!!! -_-

اقا فک کنم قبلانم قرار بود برام یه عکسی آپلود کنین درسته؟ 
همون موقع که فرمودین پدرتون مسافرته و کلید انبارم با خودشون بردن!
یادم نیست چی بود!
محسن رحمانی
۰۵ آذر ۱۲:۴۳
در ادامه دختر است دیگر باید گفت یه خرس گندست دیگه :دی خخخخخخ

پاسخ :

نخیر شفاف سازی کردم :پی
محسن رحمانی
۰۵ آذر ۱۲:۴۴
خخخخخخ پشیمونی سودی ندارد :دی

پاسخ :

پشیمونی؟؟؟؟؟؟
لوسی می
۰۵ آذر ۱۳:۲۲
شوخی کردم خب! :|
منظورم این بود که این توضیحِ (+دختر است نقطه) برای چی بود آخه؟!
:|

پاسخ :

#شفافسازی :d
: ))
آرزو ﴿ッ﴾
۰۵ آذر ۱۳:۳۵
نه :دی اگه بگی میشه مصداق اون شعر که توی یکی از پست‌های شباهنگ بود:
"ما تشکر می‌کنیم آن‌ها تشکر می‌کنند/ چون تشکر می‌کنند از ما تشکر می‌کنیم" :دی

پاسخ :

خخخخخخ قشنگ بود
محسن رحمانی
۰۵ آذر ۱۳:۳۹
بله در پاسخ به کامنت جناب آقای دیوانه فرمودید پشیمانید که همه ی رازهایتان را به دوستتان گفته اید:دی

پاسخ :

بچگی کردیم دیه خخخخخ
محسن رحمانی
۰۵ آذر ۱۳:۴۲
خخخخخخخخ پس تغییرش دادن :دی 
خواهش میکنم.

پاسخ :

اوهوم چه جووورم تغییرش دادن :||
: )
ایمان
۰۵ آذر ۱۹:۱۷
هاااا راس میگین!!همشو باهم میفرستم بعدا

پاسخ :

اون یکی چی بود یادم نیست؟

منتظرم : )
ایمان
۰۵ آذر ۲۲:۲۲
اسباب بازیام بود دیگه گفته بودم همشو دارم!!چه حافظتون ضعیفهه
هفته دیگ میام باس شام منو بدین

پاسخ :

:| اصن شوما خوبی خوبه؟! :|

خخخ ما خونه نیستیم.
ایمان
۰۵ آذر ۲۳:۰۲
نه شما خوبی!!
شما خوبی که میخای شام منوبدیی خخخ!!بابا من به یه فلافل هم راضیم 
#خسیس نباشیم

پاسخ :

: )
ایمان
۰۶ آذر ۰۹:۲۲
شما همیشه انقد خسیس بودن؟؟نخاستیم بابا!!

پاسخ :

خسیسم خودتانید ---_---
والا : )))
صدیقه
۰۷ آذر ۲۳:۵۹
ما چت و اینا نداریم با همبازی های کودکی....
پسر بودن همشون!!خخخخ
 

پاسخ :

ان شاءالله خوشبخت بشی البته با یکیشون :دی  : )))))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
درباره من


وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ
لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ


***یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ/صف2
ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟!***


این روزها که می گذرد، هر روز
در انتظار آمدنت هستم!
اما
با من بگو که آیا، من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟

قیصر امین پور

طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان