شنبه ۲۵ آذر ۹۶
کسی بود که مدام به حسرت می گفت: کاش زودتر زاده شده بودم. کاش پیامبر را دیده بودم. کاش به خدمت رسول رسیده بودم.
جوانمرد به او گفت: هنوز هم روزگار رسول خداست و هنوز هم عصر پیامبر است. اگر روز را به شب آری و کسی را نیازرده باشی، آن روز تاشب با پیامبر زندگی کرده ای، ولی اگر هزار نماز کنی و هزار حج بگزاری و کسی را بیازاری، نه خدا تو را دوست خواهد داشت و نه پیامبرش، و هیچ اطاعت از تو مقبول نخواهد بود.
روایت ششم از کتاب "جوانمرد نام دیگر تو"
به قلم عرفان نظر آهاری