`

شب جمعه ای


تازگیا یه دختری رو برای داداشش نامزد کردن. 

ازش پرسیدم اسمش چیه؟ چند سالشه؟ چکارست؟ خونه ش کجاست و اینا 😂 که گفت هیچی ازش نمی دونم. گفتم واقعاااااا؟! 😶 شما دیگه چجور خواهر شوهری هستی؟ 😒 میگه فقط اسمشو میدونم که هم اسم خودته و اینکه درگزی ن. 

بهش میگم خوبه پس همه چیزش اوکیه چرا که ازم قدیم گفتن آنچه خوبان همه دارن محبوبه ها یک جا دارن 😎 میگم هم خنده روین و هم خوش اخلاق و هم مهربون و تو دل برو  (همون ایموجی قبلی)

دختر عمو یهو نمیدونم از کجا سر میرسه و میپره میون حرفم و میگه آره خوش خنده ن ولی دیگه زیااااااادی خوش خنده ن! 

😕



+تا پارسال محبوبه بودم نمیدونم چرا امسال یهو تمام پسرهای فامیل تصمیم گرفتن یه خانم هم تنگش بچسبونن؟!! 

"اعوذ بالله من الشیطان الرجیم"

والا بوخودا 😁

۲۵ نظر
صـــا لــحـــه
۲۴ فروردين ۰۳:۳۳
خوبه که! من همیشه دوست داشتم اول و آخر اسمم جان و خانوم بچسبونن. از قدیم گفتن کیشمیش هم دم داره 

پاسخ :

آره خب ولی اینجوری... یهویی... 
حوا ...
۲۴ فروردين ۰۳:۴۴
بده مگه؟! محبوبه خانم :))

پاسخ :

یا مثلا میگن "دختر عمو" "دختر عمه" :|
♫ شباهنگ
۲۴ فروردين ۰۴:۳۷
یه چند نفرم هستن تهِ اسمم خانوم میذارن
اتفاقا من اینجوری معذب‌ترم

پاسخ :

هر وقت اینجوری صدات زدن از شر دسیسه هاشون به خدا پناه ببر : )))))))))
حوا ...
۲۴ فروردين ۰۶:۱۵
خوبه که :|

پاسخ :

چمیدونم والا
ولی من این حالتو دوست ندارم :/
مستر صفری
۲۴ فروردين ۰۶:۴۱
من دخترهای اقوامم را با گذاشتن جان در آخر اسمشون مثلا حدیث جان، صدا میزنم.
و پسرها رو با عشقم و عزیزم و این جور لوس بازیها صدا میزنم.
مثلاااً بگن محبوبه جان، برات دلنشین تر از محبوبه خانم، میباشد آیا؟

پاسخ :

نه -_- 
حوا ...
۲۴ فروردين ۰۶:۵۷
ما توی فامیل پسرِ بزرگ نداریم. فامیلِ نزدیک البته. واسه همین نمی‌دونم چه حسی داره اینطوری خطاب شدن. :)

پاسخ :

عجب!!
برگ سبز
۲۴ فروردين ۰۹:۲۹
بده؟ 

پاسخ :

واسه من که بیست و پنج سال محبوب و محبوبه خطاب میشدم یکم غریبه ست.
محسن رحمانی
۲۴ فروردين ۱۰:۱۹
عه ؟
پس منبعد میگم آقا محبوبه صداتون بزنن خوبه ؟ :دی خخخخخخخخخخخخخخخ

پاسخ :

:| اصن ذوق مرگ میشم :|
محسن رحمانی
۲۴ فروردين ۱۰:۲۱
اشتباه میکنید ها آنچه همه خوبان دارند محبوبه ها یکجا ندارند به خصوص نویسنده ی این وبلاگ :دییییییییییییییییییییییییییییی خخخخخخخخخخخخخخخ

پاسخ :

الحسودُ لا یسود :d
محسن رحمانی
۲۴ فروردين ۱۰:۲۲
مبارکه عروسیشون .
خوبه که حالا بده محترمانه صداتون میکنن؟ تازه کلاسم داره .

پاسخ :

ان شاءالله قسمت خودتون :دی
نه عالیه :| 
سا قی
۲۴ فروردين ۱۱:۲۴
به سلامتی و میمنت 

پاسخ :

: )
بی نام
۲۴ فروردين ۱۱:۳۶
بزرگ شدی دیگه :))
مگه میشه ندیده و نشناخته یکی بیاد بشه عروس ادم؟؟؟ خیلی برام عجیبه!!! :| :|

پاسخ :

برو وبت اینجا چیکار می کنی؟ 😂😉
بعله اونم چه بزرگ شدنی 😁
نه خب پسره دیده و پسندیده و خانواده رو برده خواستگاری ولی زن عموی بنده نتونسته همراهییشون کنه.
بی نام
۲۴ فروردين ۱۱:۴۵
من اینجا، من اونجا، من همه جا :))
بزرگ خانومی شدی برا خودت ماشاا.. ماشاا... :))
بعد خونواده که رفتن خواستگاری چطور ازش سن و شغل و اینا رو پرسیدی گفته نمیدونم؟؟ احساس کنجکاوی (همون فضولیه خودمون) ندارن عایا؟؟ 

پاسخ :

بعله اصن حضورت پر رنگ و مستدام 😄
شاعره ی کی بودی تو : ))
ببین این بنده خدایی که تو پست ازش حرف زدم زن عموم میشه. این شازده پسری هم که براش خانم درگزی گرفتن برادرشه. 
زن عموم شمالیه و به خاطر شغل عموم مجبوری اومده مشهد و از خانواده ش دور شده (تا اینجا حله؟ )
تو این چند وقتیم که اونا درگیر نامزدی و خواستگاری و اینا بودن، زن عموم کوچولوشو دنیا آورده و درگیر فسقلش بوده. 
البته شایدم نمی خواد تا رسمی نشده حرفی بزنه مثلا می خواد یکم تو دار باشه! :|
Alireza z.i
۲۴ فروردين ۱۲:۲۶
جا داره این جا هم از اون تلخند های مختص خودم بذارم : 
):)

پاسخ :

آهان!
پَ این تلخنده؟؟ 
حالا واسه چی؟
بی نام
۲۴ فروردين ۱۲:۳۷
خب زودتر می گفتی قضیه اینجوریه 😂 کلی حرص خوردم که یه خواهر شوهر پیدا شده و چیزی از عروسشون نمی دونه! 😂😂
این ندونستن موجهه😁

پاسخ :

آره بابا سرش شلوغ بوده یحتمل بعدا جبران می کنه 😁😂
غمی ‌‌
۲۴ فروردين ۱۲:۳۸
احتمالا دستای پشت پرده فامیل شما رو واسه یکی از اعضاشون لقمه گرفتن و همه خبر دارند غیر خود شما :))

پاسخ :

جالبه بدونید منم برای حرص دادن همه پسرای فامیل پشت بند اسمشون یه "داداشی" می ذارم که از فکر و خیال بیان بیرون 😁 (جز یه مورد 😌)
Alireza z.i
۲۴ فروردين ۱۳:۴۳
دیگه دیگه :))

پاسخ :

چی خونوک :|  : )))))
Alireza z.i
۲۴ فروردين ۱۵:۲۸
:) به خاطر صفات محبوبه بودن و :( به خاطر حرف دختر عموتون.

پاسخ :

نکنه تو فامیل محبوبه دارین و ...؟ 😊
ح. شریفی
۲۴ فروردين ۱۶:۲۷
پس بعضی موقع خود درگیری دارن😊
شما به دل نگیرید :)

پاسخ :

یحتمل : ))))
محسن رحمانی
۲۴ فروردين ۲۱:۱۴
عه چش سفید جز یه مورد؟ :دی

ناقلا حالا کی هست؟ پس بگیم کیلیلیلیلی کلیلیلیلیلیلی :دی 

پاسخ :

هان؟! چیشده؟!
کیییییییی؟ من گفتم؟؟؟؟؟؟ 
بنده از همین تریبون همه رو تکذیب می کنم 😌
محسن رحمانی
۲۴ فروردين ۲۱:۲۶
عه خودتون رو به کوچه علی چپ نزنید در پاسخ کامنت غمی گفتید :دی

پاسخ :

کوچه علی چی؟  (ایشششش گویان از کادر خارج می شود)
محسن رحمانی
۲۴ فروردين ۲۱:۲۶
اینم مدرک :جالبه بدونید منم برای حرص دادن همه پسرای فامیل پشت بند اسمشون یه "داداشی" می ذارم که از فکر و خیال بیان بیرون 😁 (جز یه مورد 😌)

نچ نچ نچ ... کپی؟! -_- حداقل یک دونه صلوات بفرست : )

پاسخ :

حالا صلوات فرستادین؟ :|
Alireza z.i
۲۴ فروردين ۲۲:۱۰
اونم دوتااااااا :))))

پاسخ :

بح بح
بیارِن ناپلئونی رِ 😂
Alireza z.i
۲۴ فروردين ۲۲:۳۴
تازه یکی عمم هست یکی دیگه هم یکی از دوستان مادرم :///// 

پاسخ :

خدا حفظمون کنه : ))
چارلی ‎‌‌‌
۲۵ فروردين ۱۴:۲۷
من دختر عمه هام یه ده، یازده سالی از من بزرگترن، از بچگی هم به اسم صداشون میکردم. ولی الان چندساله دیگه روم نمیشه به اسم صداشون کنم :| حتی موقع حرف زدنم یکی در میون تو و شما به کار میبرم :/  نمیدونم چرا!‌
اختلاف سنی هم عمدا گفتم که تئوری دسیسه به ذهنتون مبادرت نفرماید D:  

پاسخ :

😁 بعله.
کلا دو تا پسر عموی بزرگ دارم که یکیش دامادمونه و اون یکی که برادرشه پنج سال از من بزرگتره.
پسر دایی بزرگ هم یکی دارم که سه سال ازم بزرگتره.
با بقیه پسرای فامیل هم یا هم سنیم یا کوچیکن.
این دو موردی که گفتم یهویی از این رو به اون رو شدن! 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
درباره من


وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ
لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ


***یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ/صف2
ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟!***


این روزها که می گذرد، هر روز
در انتظار آمدنت هستم!
اما
با من بگو که آیا، من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟

قیصر امین پور

طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان