`

نظرته؟


خیلی دلم می گیره وقتی میبینم نمی تونم حرفامو راحت اینجا بیان کنم. وقتی به تقویم وبلاگم نگاه می کنم و میبینم آذر سال پیش پر از حرف بودم و روزانه هامو مو به مو بیان می کردم و اما حالا نمی تونم، یا شایدم نخواستم، دلم بیشتر می گیره. 

دوست دارم دوباره مثل قبل ستاره وبم تند تند روشن بشه که کلافتون کنم تا بیاید و بگید "میشه وقت برنامه تونو کمتر و کمتر کنید؟" : ))))))

البته اگر بتونم و اگر این حس وبلاگ زدگی رو از خودم دور کنم، چرا که نه.

۲۲ نظر
جناب قدح
۲۳ آذر ۲۰:۰۶
سلام :)
البته به مرور زمان دارین به پختگی در نوشتن میرسین و گزیده نویسی میکنین
این خیلیم باارزشه

ولی اینکه کم کار شدی رو قبول دارم ...

یاد پست اون پهلوون پنبه بخیر ...

پاسخ :

سلام : )
قبول ندارم
چرا که اتفاقایی که توی مهد برام میفتنو جز به جزءشونو دوست دارم و دلم می خوام اینجا ثبتشون کنم حتا با بستن کامنتدونی اون پستهام

آخی یادش بخیر : )))) 
جناب قدح
۲۳ آذر ۲۰:۱۶
خواستم دلداری بدم :)
اگه بتونی بنویسی که خیلی خوبه :))

پاسخ :

همون "اگر" ش مهمه دیگه : )))
محسن رحمانی
۲۳ آذر ۲۰:۲۶
تبر بیارم پرکار بشید:دی

پاسخ :

راضی به زحمتتون نیستم : )
هلما ...
۲۳ آذر ۲۱:۰۱
تو یهو خیلی بزرگ شدی :|

پاسخ :

😂 کوفته مسخره م می کنی؟
بابای نرگس
۲۳ آذر ۲۱:۰۴
ما هم دوست داریم ستاره وبتون تند و تند روشن بشه...

پاسخ :

نظر لطفتونه
هلما ...
۲۳ آذر ۲۱:۲۱
نه والا... واقعا قبلا کوچولوتر بودی...

پاسخ :

چشم جان : ))) لطفا بازش کن متوجه نمیشم
کوچولو از چه نظر
بزرگ حتا
هلما ...
۲۳ آذر ۲۱:۲۵
سختتر شدی، بیشتر فکر میکنی
قبلا رهاتر بودی

پاسخ :

نه بابا
تنبل تر و کم حوصله ترو بیشتر قبول دارم
شایدم ترس از قضاوت شدنم مزید بر علت بوده
هلما ...
۲۳ آذر ۲۱:۳۳
همین ها تو سخته شدن و بیشتر فکر کردن قرار داره.

پاسخ :

حالا دوست جان به نظرت خوبه یا بد؟
هلما ...
۲۳ آذر ۲۱:۴۳
بد نیست ولی حس میکنم باهاش حالت اندازه قبل خوب نیست.!

پاسخ :

تا حدودی قبول دارم : )
آلاء ..
۲۳ آذر ۲۲:۴۰
وبلاگ زدگی گاهی لازمه

پاسخ :

نمیدونم والا
ŇãşíМ ĶĥăŅŭМ
۲۳ آذر ۲۳:۴۶


برا من فرقی نداره :/

کلا نقطه توجه من نیسی.. راحت باش :/






 :)))

پاسخ :

خییییییلی بیششششششوری 😂
 تو حداقل یکم ازم تعریف کن و آه و فغان کن و روی بخراش و موی بکن :دی  بگو که تند تند بنویس برامون و از این چیزا 😒😒

+ می کشمت
نخند
حسین مداحی
۲۴ آذر ۰۰:۲۴
شما کار خودتونو بکنین.

پاسخ :

یه وقتایی با خودم همینو میگم
که (با عرض پوزش از همه دوستان) گور بابای قضاوت شدن
اینجا مجازیه، بذار هر کی هر چی دوست داره درباره ت فکر کنه
چقدر برات می تونه مهم باشه؟ یا اینکه ضرر داشته باشه؟ هیچی
ولی بعد خودم جواب خودمو میدم و میگم حداقلش اینه که چند ساعتی فکر و ذهنمو مشغول میکنه، شاید باعث دلشکستگیم بشه یا اینکه مسبب بسته شدن و حذف شدن وبم واسه همینه سعی می کنم بیشتر سکوت کنم.. ننویسم

اینجا اگر چیزی گفتم، الزاما نشون دهنده اعتقادم به اون مسئله نیست
جنبه طنزشم ببینید
ولی گویا، بعضیا تیشه برداشتن که ریشه وبلاگ نویسی رو بخشکونن.
که تا حدودیم موفق عمل کردن :/
عاشق بارون ...
۲۴ آذر ۰۱:۵۴
بنویس خب. :/ اصلاً فقط با چند ساعت کنار بچه‌ها بودن می‌شه یه رمان نوشت! تو چند تا پست بنویس ازش حداقل. :)) که ستاره اینجا هم روشن بشه زود به زود!

پاسخ :

واه! بارون تو خواب نداری؟؟؟؟؟؟
چشوم حتما : ))))
عاشق بارون ...
۲۴ آذر ۰۲:۰۲
اِوا! محبوبه تو خواب نداری؟ :دی
می‌گم وا کیه نصفه شبی کامنتمو جواب داده! :دی

پاسخ :

😂 سر شب بخوابی همین میشه که جغد میشی 😁
الان خوابم نمیاد چیکار کنم
گوسفندا رو شمردم
گاهیم با بیل زدم تو سرشون که تند تند برن آغولشون(اصطبل مال اسبه! محل نگهداری گوسفند کجاست؟! 😕) اوه چنتاشون نفله شدن 😐 هذیونم خودت میگی 😒
عاشق بارون ...
۲۴ آذر ۰۲:۰۸
درکت می‌کنم. :)) ولی گوسفندای بیچاره گناه دارن مگه تقصیر اوناست تو خواب نداری؟ :)))

پاسخ :

ها دیگه
چون گفتن اگر بشماری خوابت میبره
ولی خب من می ترسم وسط بردنشون به آغل!! (این چی شد؟ 😑) خوابم ببره و بین راه بمونن
گوشت گرونه بابا باید زودتر جمعشون کنم

+ مرسی تصور خودمم خنده م گرفت 😄
عاشق بارون ...
۲۴ آذر ۰۲:۴۴
آره همون آغل :))
مرسی پیگیری. :دی

ببین ستاره‌ها رو بشمر!! که اینقدر هم ذهنت درگیر بین راه موندن و گم شدن و وضعیت اقتصادی و اینا نشه. :))) بلکه ستاره‌ی وبلاگت هم به قول خودت تند تند روشن شد مثل قبل! :دی

پاسخ :

با تشکر از شوما

😂 باوشه
آلاء ..
۲۴ آذر ۱۰:۱۸
من نمینویسم حالم بهتره
وقتی مشکلات و مینویسم بزرگتر میشه

پاسخ :

چه جالب!
مرتضا دِ
۲۴ آذر ۱۱:۳۲
راست میگه هلما ؟ بیشتر فکر میکنی؟ :))

پاسخ :

سواله؟ چم
ŇãşíМ ĶĥăŅŭМ
۲۴ آذر ۱۵:۰۳
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است

بقیه خوب بلدن اینارو بت بگن نیازی به گفتن من نیس :)


+ بیا بکش..**** ** ******* ** **** *** *** ** ****** **** **** ***** ** **** ****


++ آلت قتاله عم با خودت بیار..

پاسخ :

: )) دیوونه

خبالا 😂😂😂

مثلا چماق بیارم کارسازه؟ : ))))
ŇãşíМ ĶĥăŅŭМ
۲۴ آذر ۱۵:۰۹
نیگا محبوبه خنگ بازی در نیار دیگه من و تو شبا اگه صد میلیون گوسفندم بشماریم خوابمون نمیبره 

خارجیا خوابشون میبره ولی.. چون گوسفند به لاتین میشه sheep و آوای این کلمه به کلمه ی sleep که به معنای خوابیدن هست نزدیکه..

برا همین با کلمه گوسفند مغزشونو برای خوابیدن گول میزنن.. :/

+ اونم اصطبل :|  گفتی مربی مهدی؟ :/

پاسخ :

چی چی شده؟ 😂😂
مرتضا دِ
۲۴ آذر ۱۶:۲۵
بله سوالیه :)

پاسخ :

خب پس همون چم : )
بهار ...
۲۶ آذر ۲۰:۳۴
سلام
من بعد از مدتها بار برگشتم
خوبی محبوبه جان؟

پاسخ :

باهار 😍 
عزیزم 😘
سلااااام
خوبی خوشی سلامتی؟؟
من خوبم
کجایی تو
گفتم دیگه فراموشم کردی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
درباره من


وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ
لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ


***یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ/صف2
ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟!***


این روزها که می گذرد، هر روز
در انتظار آمدنت هستم!
اما
با من بگو که آیا، من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟

قیصر امین پور

طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان