`

پسر است دیگر --___--

 

امروز خان داداش بر می گرده

روزی که میرفت بهم گفت کاری نکنیدا :| نبینم پرچم مرچم (بر وزن پرچم :دی) چاپ کنینا --___--

اگر بفهمم برنامه دارین اصلا نمیگم کجام و کِی میرسم مشهد --___--

 

+ شاید باورتون نشه ولی از روزی که رفته فقط دو روز گوشی ش روشن بود و بقیه روزا خاموش و اصلا جوابگو نبود با اینکه شارژر و پاور برده بود.

دیشبم مامان زنگ میزنه بهش که کجایی؟ میگه کربلا :| در صورتی که پنج دقیقه قبلش بابا زنگ میزنه و میگه من الان تو مسیر کربلام (گفته بودم بابا تونست از مرز عبور کنه؟ ^_^ حالا میگم :دی) و مهدی از مرز گذشته و داره بر می گرده *_*

 

وقتی میفهمه ما خبر داریم اولتیماتوم میده که اگر پرچم نصب کنید، خودم میارمش پایین :/ (بی تلبیت -___- ) خلاصه مامان میگه چند کیلو میوه می خرم که اگر کسی اومد دیدنش دیگه نیازی نباشه برم بیرون و خودم ازشون پذیرایی میکنم.

مامان دوست داشت واسه مهدی که زیارت اولیه پرچم نصب کنه، ولیمه بده ولی خب این بشر در یکدندگی روی منو سفید کرده :||| 

پسرِ لجباز --____-- سر تق 

۱۲ نظر
آقای گوارا
۲۵ مهر ۱۰:۴۲

چی باحاله این مهدی تون [لبخند] خوشمان آمد !

+ پدر چجوری رد شدن ؟!!

پاسخ :

بعله به خواهرش رفته 😎
+ وقتی دعوت شده باشن، ابر و باد و مه و خورشید و فلک م، هررر چقدر توانم که داشته باشن، نمی تونن جلوی مهمان اباعبدالله رو بگیرن
دچارِ فیش‌نگار
۲۵ مهر ۱۱:۰۱

این خاندان همگی یکدنده اند :)

پاسخ :

چقدر خوبیممممممم ما :دی  
سر گشته
۲۵ مهر ۱۲:۲۵

سلام

منم با این توصیفات شیفته ی منش داداشتون شدم :)

 

خب واقعا پرچم زدن چه خاصیتی داره؟ حالا ولیمه رو نمی دونم شاید مستحب باشه ولی بی خیال پرچم بشید

پاسخ :

سلاملکم
الان من نمیدونم شما خانمی یا آقا ولی بنظر که خانمی
داداشم مجرده ها.. بیا عروسمون شو! از شرش خلاص شیم 
بندازیم گردن زنش :d 😁 چقدر پستم من 😄

منم کلا با این پرچم چاپ کردن اینا مخالفم.. الکیه.. فرمالیته س.. قدیمیه.. هزینه اضافیه.. فعلا که مامان دست نگه داشته 😁 چه بُرشی داشته لامصب 😂
آبی آسمانی
۲۵ مهر ۱۲:۴۳

یه پرچم یا حسین بزنید سردر خونتون که نشون بده کربلایی دارید.

پرچم یا حسین باشه خان داداشت هم حال می کنه...

پاسخ :

مرسی پیشنهاد
عالی بود
محسن رحمانی
۲۵ مهر ۱۳:۰۲

بابا چرا نمیگیرید خان داداشتون میخواد سوغات نده وگرنه از خداشه پرچم بزنید واسش :دی 

 

 

 

زیارتشون قبول .

پاسخ :

نه بابا 
اتفاقا روزی که میخواست بره میگفت که چی باید بیارم و اینا
ما هم دعواش کردیم که مگه اصن جای خرید سوغاتیه اونجا :/ 
فقط زیارت و تامام : )

تشکرات : ))
فاطمه :)
۲۵ مهر ۱۳:۲۲

اتفاقا منم هر سال نزدیک اربعین به مامانم اینا می گم من رفتم کربلا تو رو قرعان از این پرچم مرچما نزنین،به کسی نگین و فلان..بعد هی هر سال نمی رم ضایع میشم لامصب :( :/ :))

+راست میگه خو ..اصن باور کنید تا الانم به خاطر پیش بینی هایی که درباره ی کاراهای خانواده می کرده نرفته :)) 

ایشالا هر دو کربلاییتون به سلامت برگردن زیارتشون قبول :)

پاسخ :

خدا توفیق بده سال بعد با هم بریم.. نیت کردم که سال بعد اربعین اگر همه چیزم اوکی بود، برم. فقط امیدوارم دعوت بشم :(

+مرسی گل دختر  :**
سر گشته
۲۵ مهر ۱۳:۳۹

:)) دست شما درد نکنه ولی من آقام

با این همه دغدغه و دلسوزی که شما دارید باید مادرتون کار دامادی داداش رو بسپره دست شما. به نفر اول دامادش می کنید بره :))

پاسخ :

نخیر.. بنده گزینش می کنم :دی  به همین آسونیام ردش نمی کنم بره  : ))))
واران ..
۲۵ مهر ۱۴:۰۶

سلام 

ایشالا به صحیح و سلامت برگردن 

 

+

زیارتشونم قبول 

ایشالا قسمت خودت 

 

++

من جای پدرتون بودم این ریسک رو نمیکردم که بدون گذرنامه برم اونور حتی برای زیارت.

ایشالا  صحیح و سلامت و بدون دردسر  برگردن.

پاسخ :

سلام
ممنون

++ خب خداروشکر شما جای پدر من نیستی 😊
ضمن اینکه گفتم فراموششون شده بود بردارن
بازم ممنون
بیست و دو
۲۵ مهر ۱۶:۰۹

زیارتش قبول. دوست نداره دیگه راحتش بذارید:))

پاسخ :

والا 😁
میرزا مهدی
۲۵ مهر ۱۶:۴۰

مهدی همون کچله بود دیگه نه؟

پاسخ :

😁😁😁 نه اون جمشید خان دوماد عمومه
مهدی توی دریا بود
ندیدینش
آشنای غریب
۲۶ مهر ۰۱:۲۱

درکش می‌کنم برادرتون رو. منم اونطورم .

پاسخ :

پسرید دیگر --____--
محمدرضا .....
۲۶ مهر ۱۱:۵۸

نمیدونم چه حال مبهمی دارم

خوشحالم یا ناراحت که الان توی اتوبوس در حال برگشت از کربلا هستم

ولی هر چه هست از صبح که پام را گذاشتم توی مرز چذابه دلم تنگه ....

پاسخ :

قبول باشه.. چه سعادتی که تونستین پسر حضرت زهرا رو زیارت کنین.. 
ان شاءالله رزق هر ساله تون باشه
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
درباره من


وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ
لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ


***یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ/صف2
ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟!***


این روزها که می گذرد، هر روز
در انتظار آمدنت هستم!
اما
با من بگو که آیا، من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟

قیصر امین پور

طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان