`

شاد بودن هنر است ... شاد کردن هنری والاتر


«دلیل اینکه نمی خندید، آن نیست که پیر شده اید؛ شما پیر می شوید، چون نمی خندید.» لوئیز هی

سوال!
چقدر به این فرمول اعتقاد دارین که:
شادی اگر تقسیم شود           دو برابر می شود!
غم اگر تقسیم شود                نصف می شود!
؟؟

اصلا چقدر آدم شادی هستین؟ چقدر برای شادی دیگران تلاش می کنید؟


+عنوان از «ابو سعید ابو الخیر»
۲۴ نظر
هلما ...
۳۰ خرداد ۱۵:۳۶
به سوالی که پرسیدی خیلی زیاد اعتقاد دارم...

تقریبا میشه گفت آدم شادی ام، البته تلاشم بعضی وقتا حتی اگه خودمم زیاد شاد نباشم متوقف نمیشه.

من آدم مثبت اندیشی ام ولی جدیدا نگرانم و این یکم منزوی آن کرده.

پاسخ :

درود بر پریِ مهربون : )
نگرانیت دلیل خاصی داره؟؟؟

در کتاب«لطفا گوسفند نباشید!» آمده است:
ما به طور غریزی به طرف افرادی جذب می شویم که زیاد لبخند می زنند. آنها زیباتر و خوبتر از افرادی که به ندرت لبخند میزنند یا هرگز لبخند نمی زنند به نظر می رسند و ما افرادی را که به راحتی می خندند، دوست داریم، چون از آنها نمی هراسیم(توماس کارلایل)..... افرادی که توانایی لبخند زدن و خندیدن دارند، موجوداتی برتر هستند! (شکسپیر)... صفحه ۱۶۱
دخترِ انار :)
۳۰ خرداد ۱۵:۴۰
ولی هرگز نپسندیم به خویش
که چو یک شکلک خندان شب و روز
بی خبر از همه خندان باشیم
بی غمی دردِ بزرگیست
که دور از ما باد
:)

پاسخ :

یعنی شاد و خوشحال نباشیم واسه همدردی با افرادی که مشکل دارن! درسته؟
دچـــــ ــــــار
۳۰ خرداد ۱۵:۴۵
واقعا عنوان از ایشونه!؟

پاسخ :

شاد بودن هنر است
شاد کردن هنری والاتر
اما، بی غمی،
عیب بزرگی ست که از ما دور باد!

بله!
حالا جواب سوال من!
صدیقه
۳۰ خرداد ۱۶:۰۲
اول بنام خدا!:)
دوم سلام!:)
به کیلو بگم یا به پاسکال؟؟؟ یا اصن واحد دیگه ای مد نظرته؟؟!:دی

پاسخ :

اوه باریکلا تحول : )
علیکم سلام خواهر 😉
خخخ
تو که کلا خوشحال هستی ولی هر جور صلاحه بوگو :دی
غمی ‍​​
۳۰ خرداد ۱۶:۱۲
یه حالتی هم هست که خودت غمگینی ولی بقیه رو شاد می‌کنی. این چوطوری میشه؟

پاسخ :

گشتم تا اصل حدیث رو پیدا کردم
اَلمُؤمِنُ بَشرُهُ فی وَجِهِهِ وَحُزنُهُ فی قَلبِهِ؛
شادی مومن در رخسار او و اندوهش در دل است.
حضرت علی علیه السلام

متوجه شدین؟
شرمندهٔ یابن الحسن
۳۰ خرداد ۱۶:۱۸
عالی بود 

تشکر

پاسخ :

خب چقدر برای شادی بقیه تلاش میکنی؟
تو که چیزی نگفتی؟ :|
دخترِ انار :)
۳۰ خرداد ۱۶:۱۹
نه
صرفا ادامه شعرو نوشتم همین :)

پاسخ :

آره متوجه ادامه ش شدم...
ممنونم :*
آرزو ﴿ッ﴾
۳۰ خرداد ۱۶:۲۸
اعتقاد دارم بهش. به نظر خودم آدم شادی بودم و خواهم بود! برای شادی دیگران؟ تا جایی که طبق اولویت‌هام باشه تلاش می‌کنم. :) طبق اولویت‌ها یعنی یعنی اگه شادی شخص اولویت دوم باعث ناراحتی شخص اولویت اول بشه این کار رو نمی‌کنم! کم پیش میاد ولی میاد! 

پاسخ :

فهم این کتابه به مراتب قابل هضم تر از بخش دوم صحبتت بود!
ولی...
اصولا چون خودم نمی تونم غم و ناراحتی کسی رو ببینم سعی میکنم طرفو خوشحالش کنم. (اگر درست متوجه شده باشم)
هلما ...
۳۰ خرداد ۱۶:۳۲
استرس روزهای پیش رو، آینده، انتخاب هام، کار و نگرانی های این شکلی.

بعضا فک میکنم حتی الکی خوش هم میشم، راستش شاد بودن برا من راحت تر از ناراحت بودنه :)

خودت چطور؟؟

پاسخ :

اینایی رو که اسم بردی منم دارم. بعضی وقتام کم میارم.

خودم!
یه آدمی ام که به قول اطرافیان به درز(شکاف) دیوار هم می خندم. کلا آدم شادیم و دوست دارم بقیه رو هم شاد و خوشحال ببینم. جالبه بدونی با اینکه زیاد می خندم، از اون طرفم زیاد گریه میکنم :|
خانم اشک
۳۰ خرداد ۱۶:۳۵
من زیاد می خندم 
ولی بیش از اون عصبانی میشم 
و به اندازه ی اون گریه می کنم 

پاسخ :

تنها کسانی می توانند از ته دل بخندند که از ته دل گریسته باشند! /همان، ۱۷۰/

+تو ذهنم شخصیت پیچیده ای ازت شکل گرفته!

صدیقه
۳۰ خرداد ۱۶:۴۱
میفرماد: بظاهر شاد میخندم ،فقط با درد ناچاری.... دلیلش را نمیدانی؟برای آبرو داری.... گلو را بغض میبرد، به تیغی کند و جان فرسا.... ولی خود را گرفته ام، با تبسم های اجباری) 
این خیلی نزدیک به شخصیت منِِ(درونگرا), من همیشه سعی میکنم شاد جلوه کنم و روحیاتم رو آشکار نکنم و بقیه رو هم ناخودآگاه به این حس نزدیک میکنم که سخت نگیرن (بقیه که نباید بخاطر من ناراحت باشن) ,ولی باطنا اینطور نیست

پاسخ :

یعنی می خندم که فقط خندیده باشم یا به قولی حفظ ظاهر باشه!
چه جالب! ولی به نظرم اینطوری آسیب بیشتری میبینی چرا که انسان اگه همه چیزو تو خودش بریزه یه روزی کم میاره و برای روح خودشم اصلا خوب نیست!! البته این تنها نظر منه :دی
 پس اون حس همدردی برای چیه؟ کجا می خواد استفاده بشه و یه روزی به دردت بخوره؟
قڵ جیه‌ڵگ
۳۰ خرداد ۱۷:۳۰
شادی همون خندیدنه؟ 
In my idea 'شاد بودن' جداست از خندیدن... 

+موافقم! شادی تکثیر میشه،مثل تقسیم میتوز! 

پاسخ :

شادی و نشاط درونی، خندیدن (حتی در ظاهر)  باعث ایجاد روح و روان سالم میشه!

+الان کتاب جلوم بازه و از رو کتاب میگم
هنری رابین اشتاین در باره خندیدن می گوید: یک دقیقه خندیدن می تواند به بدن همان اندازه آرامش بدهد که ۴۵ دقیقه درمان های خاصِ آرامش بخش /۱۶۱-۱۶۲/

دقیقا همون کاری که رامبد جوان ابتدای شروع خندوانه انجام میداد و یک دقیقه می خندید. اگر پا به پای رامبد خندیده باشین خودتون متوجه تاثیر لبخند بعد از گذست یک دقیقه شدین!

+ : ))
هلما ...
۳۰ خرداد ۱۸:۱۰
تقریبا تو این مدت کم میتونستم خوش بزنم چطوری ای :)
میدونی کلا تو لحن ات، پشت ات، کامنتات خیلی بی شیله پیله بودن مشهوده آدم ناخواسته باهات راحته. .

پاسخ :

😍😍😍 وای الان رو ابرام 😍😍😍
پشتمو چطوری دیدی تو؟ o_0  : )))))
الان اینا خوبه یا بد؟

+یه جمله تو کتاب پنجشنبه فیروزه ای خوندم که واقعا دوسش دارم و اون اینه که:
 بادکنک رو هر چه بیشتر بادکنی اگه بترکه صداش بلندتره!
امیدوارم لایق این همه لطف و مهربونیت باشم *_^
ممنونم پری جون : ))
آرزو ﴿ッ﴾
۳۰ خرداد ۱۸:۲۰
:دی
منظورم اینه که مثلا قدیما گاهی برای شادی دوستام می‌خواستم کاری رو انجام بدم که خانواده راضی نبودن. و متاسفانه گاهی این کار رو انجام می‌دادم! :| 
الآن ولی دیگر چنین نمی‌کنم! :)) البته خیلی پیچیده‌ست‌ها! :|

پاسخ :

آهان از اون لحاظ!!

خخخ این آهان گفتن من تو خونه سوژه ای شده در نوع خودش.
اصولا آدم خنگی هستم! بعد، از اهل منزل هی سوال میپرسم و هی میگم«منظورتون این بود؟» از اون طرفم بقیه هی جواب میدن و آخرش وقتی من میگم «آهان متوجه شدم، آهان از اون لحاظ» باور نمی کنن و میگن «بگو ما چی گفتیم و منظورمون چی بود!» تا کامل براشون توضیح ندم و به قولی دهانم کف میکنه دیگه دست از سرم بر میدارن :| :/
هلما ...
۳۰ خرداد ۱۸:۲۴
پست :)))) 
یاد حرف یه پیرزنی افتاده بودم، رفته بودیم استخر نمیدونم ایشونو کی آورده بود همه دورش جمع شده بودن میگفت: وقتی عروس شدم خواهر شوهرم باهام اومد حمام عمومی مطمئن شه گوژ پشت نیستم :)))
تو گل و لایقی..

پاسخ :

خخخ متوجه م.
خخخخ چه خاطره باحالی... خب خداروشکر دیگه حموم عمومی هم نداریم 😉
😇 امیدوارم بعدها از گفتن این حرفات پشیمون نشی :دی
آرزو ﴿ッ﴾
۳۰ خرداد ۱۸:۵۲
آخ دقیقا! :)
البته من این وضع رو الآن تو تلگرام هم دارم. هرکی هرچی میگه میگم یعنی چی؟! 

پاسخ :

خخخ پس بزن قدش ✋
ناخواسته هم خشم و عصبانیت اطرافیان رو بر می انگیزیم و هم می خندونیمشون : )))
+چه افعال سختی بودن خخخخ
آرزو ﴿ッ﴾
۳۰ خرداد ۲۰:۳۵
:)))
🙏(در معنای بزن قدش نیز هست!)

پاسخ :

جدی؟ o_0

من اینو برای تشکر و قدردانی استفاده می کنم! :دی
ایمان
۳۰ خرداد ۲۱:۴۲
کلا هرکی منو از نزدیک دیده میگه ادم شاد و خوش خنده ای هستی:)ولی خب معمولا چون از ناراحتی خوشم نمیاد اگ اطرافیانم ناراحت باشن یه طوری هواسشون پرت میکنم:)

پاسخ :

خیلی خوبه! وقتی کسی رو خوشحال میکنید این خوشیِ درونی اول به خودتون برمی گرده و تاثیر میذاره : )
زمرد .🌹
۳۰ خرداد ۲۳:۱۴
سوال خوبیه فقط حس جوابش نیس خخخ

پاسخ :

نخسته :|
تنبل خانم : ))
خانم اشک
۳۱ خرداد ۰۰:۲۸
با قل جیه لگ موافقم شادی و خندیدن متفاوتن 
نه بابا شخصیت من اینجوریه: ✋
فقط دو روز 
دو روز با من بشین و بلندشو همه ابعاد وجودیم دستت میاد :((((

پاسخ :

پس همون جواب من به کامنت ایشون : ))
 خدای نکرده جسارت نکردم فقط پست هات گاهی برام نامفهومن که باعث میشه تو ذهنم هی سوال بپرسم!! از اینکه سوالامم ازت بپرسمم می ترسم! می ترسم دلخور بشی :(
یا کامنت هات تو بعضی از پست هام.
پس ان شاءالله دیدار حاصل بشه تا به سوالام حضوری جواب بدی ☺
آرزو ﴿ッ﴾
۳۱ خرداد ۰۳:۲۶
برای اونم هست :)

پاسخ :

و دوباره «آهان» 😅
بهار ...
۳۱ خرداد ۰۴:۲۹
قبلا هم گفتم
چند سالی هست که نه شادم نه میتونم کسی رو شاد کنم...

پاسخ :

چرا، هم شادی و هم بقیه رو شاد و خوشحال میکنی ولی حواست نیست! : ))
شرمندهٔ یابن الحسن
۳۱ خرداد ۰۴:۳۳
سعی میکنم بخندونمشون ...

پاسخ :

چه عالی
ان شاءالله موفق باشی : ))
🍁 غزاله زند
۰۱ تیر ۲۲:۴۱
خب! من اکثراً میخندم! تازگی‌ها به مشکل هم بر میخورم میخندم! والله دنیا اصلا ارزش نداره.گریه کنی،خودت رو بزنی،افسردگی بگیری بازم میگذره. اصلا دنیا و‌ زمان منتظره هیچکس نمیمونه :) 
خلاصه در جمعِ دوستان به دختره شیطونِ شادِ پرانرژی معروفم(تعریف از خود نباشد!😅)
و صدالبته موردِ دوم! همیشه یکی از برنامه‌های روزه‌م همینه! حداقل سه نفر رو شاد کنم و بخندونم،حتی شده از راهه دور :) 
بنظرم یکی از مهمترین وظایفِ یک انسان ایجاد لبخند روی لبِ انسانِ دیگرست :) 
حتی میتونه کوچیک باشه ولی عمیقاً به یاد بمونه :) 
در نهایت باید بگم یکی از مأموریت‌های زندگیم شاد سازی و خندوندنِ دیگران است :)  من مأموریت‌هام رو خیلی خوب انجام میدم ;) 
الهی لبخند و شادی از دل و روحتون بپاچه بیرون 8) 

پاسخ :

چون میگذره غمی نیست ولی... آدم بعضی وقتا حضور خدا رو تو زندگیش فراموش می کنه واسه همین یهو احساس می کنه کوهی از غم رو شونشه!
این جمله ت منو گیریفت «اصلا دنیا و زمان منتظر هیچ کس نمی مونه» احسنتکم غزاله احسنتکم :* : ))
چه عالی البته از صدات هم مشخصه که چقدر پر انرژی ای ؛)
که این رسالتت رو به نحو احسن انجام میدی! حداقلش همیشه کامنت هات پر انرژی ان : )
لال از دنیا نرین بلند بگین "آمیــــــــن" : ))))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
درباره من


وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ
لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ


***یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ/صف2
ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟!***


این روزها که می گذرد، هر روز
در انتظار آمدنت هستم!
اما
با من بگو که آیا، من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟

قیصر امین پور

طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان