`

شاید لازم باشه

دوشنبه ۲۴ مهر ۹۶


میگه:

اونی که بخواد بره، میره! دیگه بلندگو دستش نمی گیره و تو بوق و کرنا نمی کنه که: 

"آی ایها الناس! من دارم میرم! رفتما!"

محبوبه شب ۲۰ نظر
۲۰ نظر
دیوانه ...
۲۴ مهر ۱۷:۳۱
شاید از این راه میگه نذارید برم 
شاید میخواد بدونه برا کیا مهمه 
شاید میخواد بدونه موندن ارزش داره یا رفتن :))))

پاسخ :

جالبه : )
خانم لبخند
۲۴ مهر ۱۷:۳۲
و اصولا اگه تو بوق و کرنا بکنه یعنی دلش نمیخواد بره!
یا هم نمیتونه..

پاسخ :

اوهوم موافقم 
لوسی می
۲۴ مهر ۱۷:۳۴
ولی اگه بگه بهتره. :)

پاسخ :

باشه رفتم خبرت می کنم : ))))
°° مریم °°
۲۴ مهر ۱۷:۵۷
شاید فقط میخواد رفتنشو اطلاع بده یا میخواد خداحافظی کنه. ولی اون کسایی که براش مهمه که خبر داشته باشن یا باهاشون خداحافظی کنه، حواسشون بهش نیست، مجبوره داد بزنه. 

پاسخ :

ولی وقتی اطلاع میدی، رفتن سخت تر میشه البته این نظر منه شایدم اشتباه باشه!
ایمان
۲۴ مهر ۱۸:۱۹
شما مگه نگفتین کارم دارین؟؟ خو بگین دیگه از فضولی مردم

پاسخ :

😁
محسن رحمانی
۲۴ مهر ۱۸:۲۶
کی میگه؟O_o

پاسخ :

چی میگه؟ o_0

+خخخخ وای خدا چقد خندیدم : )))
واران ...
۲۴ مهر ۱۸:۴۵
نرو تو هم مثل من نمی تونی دووم بیاری 
نرو تو هم مثل من تو غصه کم میاری 
نرو آه نرو 
نرو تو هم می پوسی میمیری بی من نرو 
تو هم طاعون غم می گیری ای من نرو 
آه نرو نرو نرو 
تو که میدونی من بی تو 
تو بی من یعنی حسرت 

+
😃😁😀😉

http://www.irmp3.ir/play/21340/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D8%A2%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%86%D8%B1%D9%88-%D8%A7%D8%B2-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82%DB%8C

پاسخ :

واران؟ اگه منم می خواستم برم همینجوری کامنت میذاشتی؟ : )))))))
آقای دیوار نویس
۲۴ مهر ۱۹:۱۶
کجا میخوایید برید :|

پاسخ :

هان؟ 😶
آقا من تکذیب میکنم! 😁
من فقط نقل قول کردم : ))))
واران
۲۴ مهر ۱۹:۳۹
اتفاقا گاهی وقتها باید گفت  و بعد رفت.

پاسخ :

گفتن و خبر دادن رفتنو سخت میکنه بالام جان!
بهارنارنج :)
۲۴ مهر ۲۰:۰۸
بودی حالا:/

پاسخ :

نه دیگه! :/ دستمو ول کن می خوام برم! 😂😂
آرزو ﴿ッ﴾
۲۴ مهر ۲۰:۲۸
درسته که خداحافظی و وداع معمولا رفتن رو سخت‌تر می‌کنه ولی باشه بهتره :)

پاسخ :

خا پس خبر مِدُم 😀😁
ستاره جان
۲۴ مهر ۲۱:۱۰
نمی دونم فقط یک بار این کار رو کردم 
اونم وقتی خواستم از ارشد انصراف بدم چند سال پیش 
به دوستای هم خوابگاهیم نگفتم 
قرار بود وسایل را جمع کنیم بریم خوابگاه دیگه ای 
من جمع کردم رفتم خونه

پاسخ :

جدی؟ o_0
بعد که دوستات متوجه غیبت شدن برخوردشون چی بود؟ اصن بعدش ارتباط داشتین با هم؟
محسن رحمانی
۲۴ مهر ۲۱:۲۶
خخخخخخخخخخ

پاسخ :

😂😂😂😂😂
ایمان
۲۴ مهر ۲۳:۳۰
مخندن؟؟ الان مروم وبمه غیرفعال موکونوم ببینوم مخندن بازوم یانه!! 

پاسخ :

دِ :|
😒
ستاره جان
۲۵ مهر ۰۷:۵۶
یادم نیست 
ها که داشتیم و داریم تا حدودی 
هر کدوم یه ور دنیایند نزدیکترینشون خراسان شمالیه دورترینشون هم جایی هست که الان به جای پاییز بهاره! و بعد تابستون میشه

پاسخ :

اینجایی که گفتی "جایی هست که الان به جای پاییز بهاره! و بعد تابستون میشه" یاد چابهار افتادم :دی : ))))))) 
بانوچـ ـه
۲۵ مهر ۰۹:۲۷
خب دلش با رفتن نیست... دوس داره کسی باشه که جلوشو بگیره

پاسخ :

شایدم هست و دلش نخواد یواشکی و بی خدافظی بره!
ستاره جان
۲۵ مهر ۰۹:۴۱
خیر عزیزم 
درباره یک قاره دیگه صحبت کردم 

پاسخ :

بالام جان نگفتم که خود چابهاره گفتم یادش افتادم : )

چی باحال ^_^
دُچـــ ــــار
۲۵ مهر ۱۲:۵۹
نه نرو :)

پاسخ :

#تیتر
واران ...
۲۵ مهر ۱۵:۰۹
اگه منم می خواستم برم همینجوری کامنت میذاشتی؟

آری :دی :)))


+
سلام‌:)
خوبی محبوبه جان ؟:))
++
راه رفته رو که باید رفت ...
من تو محل کار قبلیم وقتی خیلی اذیت شدم گفتم و رفتم .
گفتم که بدونن من مشکلی نداشتم بلکه مشکل از اونا بود نه من.
ولی دوستانی که نگفتن و رفتن پشیمون بودند چرا حرف هاشون نگفتند و رفتند.
من نماینده خودم و تمام اون دوستان بودم و همه اونا استقبال کردند که بی سر و صدا نرفتم
گاهی وقت ها باید گفت و رفت. گاهی لازمه این گفتن .

پاسخ :

سلام
ممنون تو خوبی واران جان؟ : )))
پس نتیجه می گیریم که باید گفت و رفت : )
بهار ...
۲۶ مهر ۱۵:۳۵
کاهی گفتن برای اینه که دلش نمیخواد بره مجبوره
منتظر اینه یکی نذاره ،گاهی هم میگه که بی خبر نرفته باشه
انتظار خیلی سخته

پاسخ :

بی خبر بره و بقیه از دستش ناراحت بشن بده نه؟؟
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
منو
درباره من


وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ
لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ


***یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ/صف2
ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟!***


این روزها که می گذرد، هر روز
در انتظار آمدنت هستم!
اما
با من بگو که آیا، من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟

قیصر امین پور

کلمات کلیدی
تذهیب معرفی کتاب هنر حرم کلاس چرتکه سفارشی آموزش چرتکه مربی گری استاد حسن زاده دیدار وبلاگی چرتکه آیت الله بهجت ره بلاگر ایستگاه توقف رضا امیرخانی عرفان نظر آهاری جوانمرد نام دیگر تو دارالقرآن دختر شینا آفتاب در حجاب ملا نصرالدین نادر ابراهیمی محمود نامنی لطفا گوسفند نباشید! عشق ارمیا رهش مربیگیری من او را دوست داشتم آنا گاوالدا
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان