`

توهمات ذهنی اینجانب :|


مدیر توی گروه تلگرامی مون پیام دادن که فردا ساعت ده و نیم جلسه داریم و همه مامانا باید بیان! زلیخای درونم میگه "محبوبه! فردا، خود را با زیباترین لباس ها و درخشان ترین زیور آلات بیارای و تا من نگفتم در انظار حاضر مشو!!! و وقتی صدایت زدن :دی بچه ی مردم را به مادرش تحویل بده و برگرد!"

بعد که از فکر و خیال و توهم میام بیرون میبینم منکه یه دست لباس فرم بیشتر ندارم :| زیور آلات هم که فقط ساعت مچی و دستبند آرزوئه و انگشتر درّم و لاغیر

حالا دقیقا با چی خودمو بیارایم آیا؟ :|||


تازه مقنعه م هم لکه چسب داره روش :|| کی می خواد منو ببینه و پسند کنه خدا عالمه : )))))))


+ داره از این ← :| خوشم میاد :دی

++ به احتمال خیییلی زیاد این آخرین پست امروز و امشب منه :دی اما قول نمیدم ^_-

۲۲ نظر
عرفان ...
۲۷ ارديبهشت ۲۲:۰۷
چقدر "دی" شد...

پاسخ :

😁
محسن رحمانی
۲۷ ارديبهشت ۲۲:۲۸
ولی من شنیدم گفت محبوب :دی

همون پیرمرد ته انبار :دی

پاسخ :

😠😬 محبوب و لا به لای حلوا

واه! مگه اونو واسه مخاطبین خانم وبلاگتون کنار نذاشته بودین؟ 😂
محسن رحمانی
۲۷ ارديبهشت ۲۲:۳۱
خخخخخخخخخ نه واسه شما کنار گذاشتیم :دی

پاسخ :

من صفم آخره
کار بقیه رو راه بندازین
به من هم نرسید نرسید موردی نداره :|
عرفان ...
۲۷ ارديبهشت ۲۲:۳۱
حال فهمیدید که چگونه خود را بیارایید؟

پاسخ :

آره بابا
هر چی شلخته تر دلرباتر :|
عرفان ...
۲۷ ارديبهشت ۲۲:۳۵
قانع شدم .

گفتید شلخته: یاد موهای خودم افتادم...

پاسخ :

کارم همینه : ))

فرمودین مو یاد موهای خان داداشم افتادم بس که امشب بهش گیر دادم 😂
معمولا داداشم از این مدلایی میزنه که فرقش کجه و  موهای دو طرف سرشو خیلی کوتاه میکنن
رفته بود حموم و بعدم سشوار کشید و پشت بندشم ژل زد :| (آخرش کچل میشه :/ )
 چپ می رفت، راست می رفت می گفتم شبیه خروس شدی بس که موهات شبیه کاکل های خروساس و یه وره خوابیده روی سرت
ولی ته دلم واسه ش قنج می رفت انقدری که خوشتیپ و آقا شده بود *_*
شمیم ..
۲۷ ارديبهشت ۲۲:۳۶
این:|خوبه

پاسخ :

: ))
عرفان ...
۲۷ ارديبهشت ۲۲:۴۷
یک سوال:

چگونه این بچه ها را تحمل میکنید؟ ☻

سوال کننده خود نیز هنوز بچه است☻.

پاسخ :

شما بزرگوارید

تحمل؟ کی دم از تحمل زد؟ : ))
عرفان ...
۲۷ ارديبهشت ۲۲:۵۷
اختیار دارید،
...
کلا مثلا شده دعواشون کنید؟... چجوری هستند؟ (انگاری که دارم درباره آدم فضایی ها میپرسم☻)

پاسخ :

: )

دعوا؟ اره که شده
ولی نسبت می گیرم
یعنی اگر یکبار دعواشون کردم
دوبار بهشون خدمات میدم

مثلا روزایی که نوبت بازی با خمیراشون نیست، از اونجایی که میدونم خمیربازی دوست دارن، با وعده و وعید اینکه خمیر میدم، آرومشون می کنم
یا اینکه میبرمشون توی حیاط بازی کنن

بچه ها رو باید با زبون نرم بنشونید سر جاش 
با تشر و دعوا بیشتر لج می کنن
عرفان ...
۲۷ ارديبهشت ۲۳:۰۵
من هم درست مانند این بچه ها هستم، ولی بجای خمیر، باید لواشک و اینترنت را بکار برد ☻

پاسخ :

اخ آخ آخ لواشک
می میرم براش 😋

+ همه مون همینیم
محسن رحمانی
۲۷ ارديبهشت ۲۳:۰۶
ساختمون مهد چی شد؟

پاسخ :

خبری ندارم
آبی آسمانی
۲۸ ارديبهشت ۰۰:۰۳
ای کاش پسرها هم می تونستن همچین جاهایی برن...

پاسخ :

:(
منتظر اتفاقات خوب (حورا)
۲۸ ارديبهشت ۰۰:۵۳
نه همین لباس زیباست نشان آدمیتD:
باطن قشنگتون رو می‌پسندند، خیالت راحت

پاسخ :

باطن قشنگ...
جمله سنگینی گفتی
واران ..
۲۸ ارديبهشت ۰۱:۵۲
بنظرم بجای پوشیدن مقنعه یه روسری رنگی زیر چادرت بپوشی بهتره :)

سلام 

پاسخ :

سلام
مراسم خواستگاری که نیست چادر بپوشم و روسری رنگی سر کنم
یه جلسه ست واسه مامانا

#تیتر
واران ..
۲۸ ارديبهشت ۰۶:۰۸
یه جلسه واسه مامانا 
آفرین ولی کی گفته در روزی که جلسه است و روز کلاس هم نیست واسه دانش آموزان ، اونوقت تو باید با لباس رسمی بری ؟!
نه جدی کی گفته ؟!🤔
اصلا کی گفته مقنعه بپوشی ؟!؛)
همانا بر شما باد در هر جا به پوشیدن روسری ،  حال یا رنگی یا غیر رنگی :) 
فقط ترجیحاً مشکی نباشد :|:)
ولی خب چون جلسه خیلی رسمی نیست روسری رنگی ساده زیر چادر قشنگ و خوبه .
از ما گفتن بود از شما هم  نشنیدن و خندیدن به حرفای من :)))
مگه همیشه تو چادری نیستی ؟! زیرش روسری رنگی ساده بپوش خب :))
باید خواستگاری باشه مگه ؟!🤔
عجبا !

# من کاری به تیتر ندارم کار به اون مقنعه دارم :| 
:)

پاسخ :

عزیز جان
گفتم که، تا بیستم باید بریم مهد و این یعنی تا بیستم فقط فرم مهد باید بپوشیم :|
ŇãşíМ ĶĥăŅŭМ
۲۹ ارديبهشت ۰۷:۵۶
پوووف :/  حالا کی تورو نیگا میکنه :|

الان ینی غیر مستقیم داشتی درخواست می کردی بلاگرا یاری کنن برات زیور آلات بخرن؟ :|

برا چی از پوکر فیس گذاشتن خوشت اومده؟ :/

پاسخ :

دیگه دیگه ^_-
چه عیبی داره مگه.. بنده ی خدا خوشحال میشه بده؟ : )))
با حاله، قشنگه :|
گندم بانو
۳۰ ارديبهشت ۱۸:۵۶
سلام ^__^
بعدش چی شد؟! :)
( نگا تاریخ پست کردم دیدم دیگه کار از کار گذشته و نمیشه نصیحتی کرد! :)) )

پاسخ :

سلاملکم : )
هیچی همه بچه ها رو اون تایم بردیم توی حیاط و شاید باورت نشه هیچی از متن جلسه نمی دونیم و دقیقا نمی دونیم چی گفته شد و چی گفته نشد :| فقط متوجه شدیم جشن پایان سال بچه ها (فارغ التحصیلی) از بیستم به بیست و پنجم خرداد تغییر پیدا کرد :|||| ینی خرداد رو قششششنگ باید بریم :/

نصایح شما را با گوش جان پذیراییم : )
آبی آسمانی
۳۱ ارديبهشت ۱۶:۲۹
چند وقته چراغ وبتون روشن نشده.
اتفاق خاصی افتاده؟!

پاسخ :

تا اتفاق رو چی معنی کنید؟ 
اتفاق خاصی، خیر نیفتاده.

+ دستم به کیبورد نمیره
گندم بانو
۳۱ ارديبهشت ۱۷:۵۰
عیب نداره... منم که اول خرداد میخواستم کارگامو راه بندازم داره میوفته واسه اول تیر! زندگی همین صد سال اولش فقط سخته :)))

پاسخ :

فقط : )))
موفق باشی گندمی :*
انـ ـــار
۰۱ خرداد ۰۵:۲۵
جالب بود
خندیدیم :)

پاسخ :

جالب خوندین : )
بیست و دو
۰۱ خرداد ۱۵:۳۷
به جای لباس رو بچه ها کار کن ببین اول کی داداش بزرگ داره کی دایی دم بخت داره کی عموی دنبال زن میگرده داره، خلاصه اول آمار بگیر بعد رو بچهه کار کن:دی

پاسخ :

: ))))) خدایا
قاسم صفایی نژاد
۰۲ خرداد ۱۱:۱۱
با تقوا خودتون رو بیارایید :D

پاسخ :

لباس حیا یعنی؟
قاسم صفایی نژاد
۰۳ خرداد ۰۸:۰۸
مزاح کردم . آیه 26 سوره اعراف هست: لِباسُ التَّقْوى‏ ذلِکَ خَیْرٌ ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُون

پاسخ :

ممنونم بابت آیه

رزق امروز من همینه : )
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
درباره من


وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ
لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ


***یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ/صف2
ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟!***


این روزها که می گذرد، هر روز
در انتظار آمدنت هستم!
اما
با من بگو که آیا، من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟

قیصر امین پور

طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان