`

فعلا راحت شدیم..


دو هفته بدو بدو و شلوغیِ خرید و اینکه من چی بپوشم و چیو با چی ست کنم و این گل به لباسم میاد یا با گل کفش مجلسیم هماهنگه و اینا، بالاخره تموم شد :|| 


تهش خوشحالم.. ازینکه تونستم برای اولین بار توی تالار خودمو کنترل کنم و جلوی دوماد بلند نشم و قر بدم :| 



+ خدایا شکرت..

برای خوشبختی همه مخصوصا خاله کوچیکه منم دعا کنید : )

۲ نظر
یک دختر شیعه
۲۶ تیر ۰۱:۲۲
مگه همیشه جلو دومادا قر میدادی؟🙈

پاسخ :

حالا نه همه دومادا
ولی دومادایی که یک شبه باهام نسبت دار میشدن، بلی :| 

اما امشب، با بقیه شبایی که گفتم، فرق داشت
آبی آسمانی
۲۶ تیر ۰۹:۴۲
عقد و عروسی با هم بود؟!
مبارکه.
به پای هم پیر بشن. ان شالله
به زودی زود هم عروسی خودتون...

پاسخ :

خیر
بله برون برونش بود

به قول آقای قرائتی خدا به ازدواجشون برکت بده
وقتی میگی برکت، تمام دعاهای خوب رو یک جا از خدا واسشون خواستی
مرسی بابای نرگس

عروس شدن و در کل ازدواج مهم نیست.. مهم اون خوشبختیه ست
اون آرامشست که خدا توی قرآنش وعده داده به بنده هاش
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
درباره من


وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ
لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ


***یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ/صف2
ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟!***


این روزها که می گذرد، هر روز
در انتظار آمدنت هستم!
اما
با من بگو که آیا، من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟

قیصر امین پور

طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان