`

شب نوشت

 

مامان و بابا رفتن هیئت. قرار بود سه تایی با هم بریم ولی لحظه آخر نظر من عوض میشه و بین رفتن به مجلس عزای امام حسین و تکمیل کردن طرح سفارشی استاد ح، ارجح تر رو گزینه دو میدونم و می مونم خونه.

 

روحم خسته ست. تقریبا به اواسط کار رسیدم و مراحل کپی و انتقالِ روی طرح اصلی رو به پایانه و میمونه دنیای رنگ کردن تذهیبم.

استاد ح بشدت کلافه و گلایه مندن :( قرار بود عید غدیر کارا رو تحویل بدیم ولی خب هیچ کدوممون نتونستیم کارو برسونیم و هنوز که هنوزه زمان نیاز داریم. به قول زهرا، برای این طرح بزرگ یک ماه کمه تا پایان شهریور زمان لازمه :(( 

 

 

+ قراره یه دفتر یا دفترچه ای رو مخصوص شکرگزاری قرار بدم.

میخوام درش نعمات و الطاف خداوندی رو بشمارم و شکر کنم بابتش. مثل سجده شکری که در پایان هر نمازم بجا میارم. حس خوبی نسبت بهش دارم و احساس می کنم خدا با لبخند بهم نگاه می کنه.

 

++ توی این شب و روزا، نویسنده این وبلاگ رو هم از دعای خیرتون بی نصیب نکنید چرا که نیازمند دعاهای خیرتونه. تشکر فراوان.

۳ نظر
صبورا کرمی🦄
۱۳ شهریور ۲۳:۴۹

امیدوارم کار رو به خوبی تموم کنی عزیزم

محتاجیم به دعا

پاسخ :

خیلی دعام کن صبورا...
به شرط لیاقت، چشم :*
آقای گوارا
۱۴ شهریور ۰۸:۱۸

+ دفترچه نویسی خیلی چیز خوبیه . حس های زنده ای توی این کار نهفته است

 

+ مسجد امیر المومنین آخر سی متری آقای سید اسماعیل حاتمی خیلی منبر جذابی دارن . روضه هاشون هم خیلی جانسوزه .

پاسخ :

وقتی واسه حال خوبت، واسه نعمتایی که خدا بهت داده شکر می کنی فارغ ازینکه حالت بهترو بهتر میشه، باعث میشه خدا الطافشو بیشتر کنه (شکر نعمت، نعمتت افزون کند..) اصن خیییلی خوبه

+ ممنون

مسجد محله مون یه حاج آقایی رو آورده که باعث شده پدرم مریدشون بشه.. فک کنم خیلی حرفاشون تاثیرگذاره! 
میرزا مهدی
۱۴ شهریور ۰۸:۴۲

سلام ولی بهتر بود میرفتی هیئت

پاسخ :

نمیدونم شاید درست می گید..

+ خداروشکر برگشتین.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
درباره من


وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ
لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ


***یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ/صف2
ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟!***


این روزها که می گذرد، هر روز
در انتظار آمدنت هستم!
اما
با من بگو که آیا، من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟

قیصر امین پور

طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان