`

همیشه باش


امشب حال خوبم تکمیل تکمیل شد.

خدایا شکرت


چقدر خوبه که هستین : )



+زهرا!

++آرزوهای نجیب

شما هم بنویسید.

بمونید.

با رفتنتون با سکوتتون دلمون می گیره بخدا.


۱۳ نظر

سرپوش



من توی یه خانواده مذهبی بزرگ شدم. توی خانواده ای که وقتی دختر به سن نه سال می رسید باید روزه می گرفت چون حرف خدا و دین بود. مثل الان نبود که چون دخترِ نه ساله توان و نیروی روزه گرفتنو نداشته باشه بگن عیب نداره و نمی خواد بگیری و فلان (بحث احکامو فاکتور می گیریم)

همیشه بهمون گفتن اگه تشنه شدی برو دست و صورتتو بشور تا خنک بشی.. مقنعه تو بگیر زیر شیر آب خیس کن و بپوش تا حرارت بدنت کم بشه.. اصن تو سایه بشین ولی هیچ وقت روزه تو نخور چون خدا میبینه
یه بار وقتی توی حیاط با بچه ها جمع شده بودیم دیدم خانم مسئول آبدارخونه مون(اسمشونو خاطرم نیست) با یه سینی چای به سمت دفتر مدرسه رفت.
اون روز از معلممون بدم اومد.
چون روزه شو خورد.
چرا روزه شو خورد؟
مگه مامان نمی گفت خدا میبینه حتی توی یک فضای در بسته، بازم میبینتت، پس چرا روزه شو خورد؟
یه بچه ی مدرسه ای چه میدونست که این چیزا واسه خانما طبیعیه!؟(به هررررر دلیلی که میدونید)

امروز وقتی با یه سینی چای از آبدارخونه اومدم بیرون با اینکه تایم استراحت بچه ها نبود ولی حضور مریم خواهر زاده مربی مون وقتی داشتم از کنارش می گذشتم باعث شد خاطرات دوران ابتدایی مثل برق از جلو چشام عبور کنه و از خودم بدم بیاد.
اینکه اگه مریمی که تنها امروز مهمون مهدمون بود از من متنفر بشه چی؟ 
از وقتی اومدم تنها یک بهانه وجود داره که سرپوشی بشه روی این کارم و اونم اینه که حداقل مثل منِ اون موقع چشم و گوش بسته نباشه! همین.

۸ نظر
درباره من


وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ
لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ


***یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ/صف2
ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟!***


این روزها که می گذرد، هر روز
در انتظار آمدنت هستم!
اما
با من بگو که آیا، من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟

قیصر امین پور

طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان