چهارشنبه ۶ بهمن ۹۵
میترسم.
میترسم از اینکه داشته های من برای یکی دیگه حسرت باشه.
میترسم از اینکه، داشته های من، آهی باشه برای یکی دیگه. اینکه ببینه و دلش بخواد.
تا حالا اونقدر بخشنده نبودم که اگه چشم کسی رو داشته های من بود، دو دستی تقدیمش کنم.
بخشنده به کسی میگن که بتونه از داشته هاش، از دلخواه هاش بگذره، یه جورایی وابسته به این دنیای فانی نباشه.
ولی من...
من که بخشنده نیستم تا بتونم ببخشم.
شایدم اونقدر چشم سیر نیستم که بتونم بگذرم.
نمیدونم...
فقط خدا کنه، من مسبب آه کشیدن مردم نشم.
+خدایا سخته بگذرم.
+من که شهید ابراهیم هادی نیستم که بتونم ساده ازش بگذرم .
+تازگیا بدجور داری امتحانم می کنی... نمیدونم قبلن منو بیشتر دوس داشتی یا الان...