دنگ... دنگ...
لحظه ها می گذرد.
آنـچـــــــــــــه بگذشتـــــــــــ ، نـــــمی آیــــد بـــــــاز...
سهراب سپهری
+ دقت کردین روزها چه زود دارن سپری میشن...
تا عید چیزی نمونده، چشم به هم بزنی این بیست و هفت.. هشت روزم میگذرن...
کلی کار عقب افتاده دارم، تصمیمایی که گرفتم و به مرحله ی انجام و عملی شدن نرسیدن...
کتابایی رو که می خواستم بخرم یا خریدم و هنوز تو کمد منتظرن تا من برم سراغشون...
پروژه ی خونه تکونی هم با غر غرای من از دیروز شروع شد...
++ امیدوارم به عید که میرسم، وقتی بر می گردم و سالنامه ی 95 رو مرور می کنم، شرمنده ی خودم و سالی که گذشت نشم...
راستی یه لیست تهیه کنین و ببینین آرزوها و خواسته هایی که از سال 95 داشتین، چیا بودن.. به کدوماشون رسیدین.. واسه کدوماشون خیلی تلاش کردین؟
و از سال پیش رو چیا می خواین؟ چه کارایی رو می خواین انجام بدین و از این جور چیزا...
+ تا جایی که بتونم به وبلاگ دوستان سر میزنم... ولی اگه نرسیدم، شرمندم....
معلوم نیست کی اپ کنم ولی اگه بتونم در روز یه ساعت رو به وبلاگم اختصاص میدم.
+++ تا یادم نرفته بگم که یه کتابی رو از دیروز برداشتم و دارم میخونم..
زهرا سلام الله علیها برترین بانوی جهان
به قلم آیة الله العظمی مکارم شیرازی
خوندنشو بهتون توصیه می کنم.. اگه خودمم وقت کنم، برش هایی از کتابو واستون میذارم...
یا علی :)