تقریبا دو هفته پیش دومین جلسه اولیا و مربیان رو با حضور جمعی از والدین نوگلامون برگزار کردیم. با اینکه نامه فرستاده بودیم و توی کانال تلگرامی اطلاع رسانی کرده بودیم که لطفا اگر آینده فرزندتون براتون مهمه، شرکت کنید، بودند برخی از مامانایی که توجهی نکردن و حضور نداشتن. توی این جلسات حرفی از پول زده نمیشه فقط برنامه های قبل و پیشِ رو رو به اطلاع خانواده ها می رسونیم و یک گپ و گفتی هم بین مربی و خانواده ها شکل می گیره که قطعا این مکالمه ی رو در رو خیلی بیشتر از نامه و کانال و... تاثیر داره.
توی اون جلسه من و الهام جون برای بار دوم تاکید کردیم که لطفا وقت بذارید و چاشت روزانه رو براشون تهیه کنید. ( اما کو گوش شنوا )
شاید باورتون نشه اما در طی یک روز دقیقا چهار پنج مدل غذا و صبحانه روی میز بچه های کلاس خودم دیدم. از برنج و مرغ ریش ریش شده بگیرید تا قرمه سبزی، تخم مرغ آبجوشی، عدسی و نون و پنیر!!! -_- و حتا کیک و آبمیوه :/
چند روز پیش مامان هانیه اومده بود و می گفت برای هانیه کوکو سبزی میذارم نمی خوره! سالم بر می گردونه. (چاشت روزهای چهارشنبه کوکو هست) لطفا بهش بگید که تا اخرش بخوره.
یه طرف مامان هانیه و زحماتش که اول صبح بلند میشه و برای نوگلش صبحانه درست می کنه
طرف دیگه مامانایین که برای راحتی خودشون هنوز چشای کوچولوشون باز نشده میپرن سر کوچه و یه کیک و آبمیوه می گیرن و تمام (بخیال خودشون خیلیم لطف می کنن که خواسته کوچولوشونو برآورده می کنن)
خودشونو راحت می کنن و انتظار دارن سطح هوشی هر دو هم مثل هم باشه.
اینکه اصرار داریم به چاشت روزانه به این خاطره که همه یک شکل باشن، همه یه نوع صبحانه بیارن تا اگر منه نوعی خورشت مرغ! آوردم، کنار دستی م هوس نکنه و خودشو با من مقایسه نکنه که مامان من منو بیشتر دوست داره و مامان اون، نه!