`

عنایت حضرات به مراسم مادر


حضور پرچم روی قبر حضرت عباس (ع) توی مراسم مادرشون


+ دم در ورودی ایستاده بودم و به مامانا خوش آمد می گفتم.

خواستم بیام داخل که سید معینِ سه ساله با یک جعبه اومد داخل و طبق معمول که میگه "محبوبه جون، بووووس" بغلش کردم و صورتشو بوسیدم

مامانش برای مجلسمون دو دیس حلوا درست کرده بود و اونا رو ازشون گرفتم. شب قبل توی گروه پیش یکی هامون، مامان یکی از نوگلامون گفته بودن که فلان ساعت پرچم گنبد حضرت عباسو میارن خونه خواهرشون. مدیرمون ازشون می خوان که حالا که ما مجلسی برگزار کردیم واسه مادرشون، چه خوبه که پرچم پسرشونم مزین بشه و مهدمونو منور کنه ولی گفتن از قبل تدارک دیدن و نمیشه و از این حرفا

بدجور به دلمون مونده بود

امروز که این اتفاق افتاد اشک تو چشای همه مون حلقه بسته بود و به نیت پاک بانی این مجلس ایمان آوردیم


۴ نظر
آلاء ..
۲۱ بهمن ۱۴:۵۱
اوخی...

پاسخ :

به یادت بودم
ان شاءالله سلامت باشی :*
ŇãşíМ ĶĥăŅŭМ
۲۱ بهمن ۱۶:۰۶
خوش به سعادتتون :)

پاسخ :

: )
آلاء ..
۲۱ بهمن ۱۷:۲۳
ممنوتوعزیزدللللم

پاسخ :

:**
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
درباره من


وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ
لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ


***یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ/صف2
ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟!***


این روزها که می گذرد، هر روز
در انتظار آمدنت هستم!
اما
با من بگو که آیا، من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟

قیصر امین پور

طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان