`

ترینیداد و توباگو

 

بلاخره یه ذره تونستم یه نفس تازه کنم و بیام به وبلاگ جونم سر بزنم.. همین که وارد پنلم شدم با ستاره های روشن وبلاگ دوستان روبه رو شدم که از بعدازظهر تا الان نرسیدم بخونمشون!


از دیروز تا همین نیم ساعت پیش در حال خم و راست شدن بودم. یه عده میان عیادت داداشی، همین که پاشونو از در بیرون نذاشتن گروه بعدی سلام گویان وارد میشن(یکی نیست بگه بابا شماها که خونه هاتون نزدیک به همه یا با هم راحتین، خو با هم بیاین دیگه!) موقع خداحافظی و بدرقه کردن، گروه بعدی که میخوان وارد بشن، یه ساعت ما رو دم در می کارن! خو این انصافه؟! تو این سردیِ هوا؟! 


تو اوج خستگی، وجود یسنا واسم یه انرڗی مضاعف و یه دوپینگ خیلی خیلی قوی بود(البته الانم هست) شیرین کاریاش، شیرین زبونیش، ورجه وورجه کردنش، لوس بازیاش، کلا همه کاراش واسم شیرینه و منو به وجد میاره :) 

دیدین کوچولوها نمیتونن یه کلمه هایی رو درست تلفظ کنن، یسنا هم همینطوره، نمیتونه بعضی کلمه ها رو درستشو بگه مثل:

چسب > چبس ........ قلب > قبل ......... پُماد > کماد .......... بشقاب > بشباق

+کلمه هایی که با رنگ آبی نوشته شده، لغاتیِ که یسنا تلفظ می کنه!

ولی عجیبه که «قسطنطنیه.... ترینیداد و توباگو*» رو بدون وقفه یا تُپُق، خیلی واضح تلفظ میکنه!!!!

*جمهوری ترینیداد و توباگو کشوری متشکل از دو جزیره در دریای کارائیب واقع در شمال آمریکای جنوبی است. 


+امسال قصد دارم در کنار خرید عید به کتابخونم یه رونقی هم بدم ^_^ 

+میشه لطف کنین و کتابایی رو که مطالعه کردین رو معرفی کنین (نبینم باز کتاب درسی معرفی کردینا... با تشکر 🙏)

+امروز متوجه شدم به بوی رنگ حساسیت دارم.. تا کی حالم بد بود و بینیم بوشو حس میکرد! با اینکه یکی دو ساعتی از رنگ کردن موی مامانم توسط آبجی خانم گذشته بود!!!! 

+آبجی خانم که متعجب بود و می گفت فکر نمی کنه با این وضع، من بتونم موهامو رنگ کنم! منم در جوابشون گفتم با اینکه رنگ موهامو خیلی دوست دارم ولی شااااید بعدا وضعم بهتر بشه و دیگه حساس نباشم 😂😂

+فقط یازده روز دیگه مونده! کاراتونو کردین؟ خریداتونو انجام دادین؟ خیلی وقت نداریناااا :))) 


۱۰ نظر
حوا ...
۱۹ اسفند ۰۰:۲۸
اوهوم خرید کردیم :))

کتابِ فیزیک پیشِ گاج نقره ای + زیستِ خیلی سبز :| :)))

پاسخ :

چی؟ آیکون در حال ذوق مرگ شدن و اینا :دی
😒😶
خُبِ خودُم گفتُمااااا :/ :)))))
آرزو ﴿ッ﴾
۱۹ اسفند ۰۰:۵۳
کماد :))))
چقدر باحاله پس :)
خیر هنوز هیچیِ هیچی نخریدم:)
کتاب، امسال گیر دادم به کتابای مصطفی مستور و رضا امیرخانی؛ همشونم خوبن :))

پاسخ :

خخخ آره.. فک کن بخش بخش درست میگه ها ولی وقتی ازش می خوای کامل بگه بازم میگه (کُماد) :))))
خیلی ^______^
ان شاءالله در روزهای آتی :) 
آهان... آره مستور رو منم شنیده بودم ولی اسمشو فراموش کرده بودم تو دفترم یادداشت کنم :دی سپاس از معرفیت 😘
آرزو ﴿ッ﴾
۱۹ اسفند ۰۱:۰۶
چقدر بامزه :)))
ان شاءالله
خواهش میشود :)

پاسخ :

:)
:)
قربونت :)
منتـــظر المـهـدی۳۱۳
۱۹ اسفند ۰۷:۰۷
سلام حال شما ؟

چه بامزه اند این بچه ها خدا حفظش کنه یسنا خانم رو :-)

پاسخ :

سلام عزیز دلم👋 خداروشکر خوبم.. شما خوب باشی :-)

به شددددددت :-) ممنونم و ان شاءالله شما رو واسه خونواده محترمت :-)
🍁 غزاله زند
۱۹ اسفند ۱۱:۰۷
من بچه‌ها رو تا زمانیکه کلمه‌های نصفه یا اشتباه میگن خیلی دوست دارم.بزرگتر میشن یکم از دوست‌داشتنشون کم میشه ! :/  ولی همچنان این منم که در خانواده لقب بچه‌دوست رو داره :))
ایشالله زودتر خوب شه و عیادتا تموم شه و شما یه خستگی به در کنید ;) 
کتاب متفرقه؟غیر از درس؟ نه نداریم عاقا نداریم :))) شما باید صبر کنی من کنکورم رو بدم و لیستی از کتابایی که قراره بخرم رو بخونم و بهت پیشنهاد بدم که کدومشون خوبه :)) خودم که بی‌صبرانه منتظرم :* 
من حدودا خریدامو کردم.البته تا حدودی با خریدای عید مخالفم.بنظرم هر وقت،هر چیزی که لازم داریم رو بخریم نه بزاریم عید بشه :/ 
خلاصه من که عیدم تق‌و‌لقه! درس درس فقط درس :)))
تو هم برو پرستاری‌،کار خونه و خریدات رو بکن ;) 
باورم نمیشه یازده روز دیگه مونده (´・_・`)

پاسخ :

خخخ آره منم همینطورم.. یعنی تا الان بهش فکر نکرده بودم ولی با مرور خاطرات اطفال فامیلمون دیدم، بله حسم نسبت بهشون از بچگی تا الان که هفت، هشت سالشونه کمتر شده :دی
ان شاءالله.. مرسی از لطفت :))
اوهوم کتاب متفرقه 😀 بله بله کتاب غیر درسی😉  عه عاقا دیگه :))) خب تا زمان کنکور که دو سه ماهی مونده، بعدشم که رفع خستگی و فلان... اوه یه شیش ماه باید بصبرم تا بخوای کتاباتو بخری و بخونی و بعد، ترین هاشو پیشنهاد بدی :دی  صبرتون مانا جانِ دل :)))
اون که بعله ولی یه چیزایی خاصِ.. مثل همین خرید دم عید حتی شده یه چیز کوچیک مثل جوراب :)
آره واقعا تعطیلات عید بهترین زمان برای درس خوندن ولی به فکر سلامت روحت هم باش : *
چشوم :))
باور کن :دی 
(خخخ غزاله صورتکایی رو که میذاری خیلی خوشکلن : *  کلی نگاشون می کنم )
حوا ...
۱۹ اسفند ۱۱:۴۴
چند تا مانتو + چند تا شال

سه تا گردنبند هم کادو گرفتم *_*
تو چی خریدی محبوبه جانم؟! :)

پاسخ :

چندتا مانتو؟ o_0

سه تا گردنبند؟!o_0 
به قول یسنا.. واسه من چی خریدی؟ :))))))

من در سال یه بار اونم چی بشه مانتو بخرم.. بیشتر سارافون و این مدلیا بوده ^__^
 شال که بلد نیستم بپوشم بیشتر روسری، حالا چه ساتن ابریشم و چه نخی... امسال یه شیشتا روسری نخی و یه ساتن هم خریدم و هم کادو رسیده ^_^
دو هفته پیشم یه ساعت مچی اسپرت گرفتم که خیلی خوشمله :)
🍁 غزاله زند
۱۹ اسفند ۱۱:۴۸
عزیزم :))) برات همیشه از این شکلک‌ها میزارم.به میزان فراوااااان (〜^∇^)〜

پاسخ :

:))
اوهوم بذار خیلی میدوستم ;))
حوا ...
۱۹ اسفند ۱۲:۲۱
سه تا مانتو :|

آره... یکیش رو خاله جانمان از مشهد برام آوردن... یکی دیگه رو آبجیم از مشهد برام آورده... اون یکی رو هم پدر جانمان بی مناسبت هدیه دادن :) کلا گردنبند دوست دارم *_*

خیلی هم خوب :)) مبارک باشه محبوبه ی دوست داشتنیِ خودم ^_^

پاسخ :

:))

مگه سوغات مشهد گردنبنده؟ o_o 
در هر صورت مبارکت باشه عزیز دلم ^_-

:) میسی ممنون 🙏🙇
یک دختر شیعه
۱۹ اسفند ۲۱:۵۹
منم منظق مظفر وشرح ابن عقیل و معرفی می کنم:دی

پاسخ :

یکی از دروس حوزه ست درسته؟ 
دمت قیژ معرفی متفاوتی بود : *
یک دختر شیعه
۱۹ اسفند ۲۳:۰۳
نمیدونم
: ))
دانشگاه ما مخلوطی از دانشگاه و حوزست: )
واسه همین خیلی از دروس حوزرو هم درس می دن
: ))

پاسخ :

راستش واسه آشنایی یه بخشی از کتاب رو از نت خوندم به نظر جالب اومد و تو معرفیشم همچین چیزی رو دیدم :))
آره گفته بودی...
چه خوب موفق باشی : *
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
درباره من


وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ
لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ


***یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ/صف2
ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟!***


این روزها که می گذرد، هر روز
در انتظار آمدنت هستم!
اما
با من بگو که آیا، من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟

قیصر امین پور

طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان