`

دیالوگ نگاری


مادر آرش: بخدا پسر من آدم بدی نیست

همش یه اتفاق بود! /دلدار/



+ دقت کردی؟ فقط یه اتفاق!

یه اتفاقه که می تونه زندگیتو به کل تغییر بده حالا چه خوب، چه بد.


+ دیروز خاله کوچیکه تعریف می کرد که توی آرایشگاه شون یهو برق میره و این در صورتی بوده که کلی مشتری عرب هم اونجا بوده

می گفت همکارش بی هیچ واکنش بد یا تندی گوشی رو بر میداره و به این و اون زنگ میزنه و راهکار می خواد و بقیه همکاراشو به صبور بودن دعوت می کنه و انگار نه انگار مشتری خارجی داره و شاید این اتفاق برای آرایشگاهش بد باشه(قطعی برق) خلاصه کلام اینکه می گفت اگر من بودم شاید یه صندلی خالی پیدا می کردم روش مینشستم و کلی حرص می خوردم از بابت این اتفاقی که دست من هم نبوده :/ ولی فشار روانی بالایی رو بهم وارد کرده و هیچ کاری هم از دستم بر نمیومد



اینکه بتونی در لحظه آرامش خودتو حفظ کنی، به نظر من یه جور کسب مهارته. درسته شاید یه بخشیش به ژنتیک برگرده ولی غالبش به همین کسب مهارته ست به اینکه خودت یادش بگیری و بکار ببندی


آرامشم آرزوست... والا.


۱ نظر
میم میم
۱۶ خرداد ۱۵:۲۳
الان یعنی آرش زد برقو قطع کرد؟ یا چی؟ :D

پاسخ :

همون یا چی : ))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
درباره من


وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ
لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ


***یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ/صف2
ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟!***


این روزها که می گذرد، هر روز
در انتظار آمدنت هستم!
اما
با من بگو که آیا، من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟

قیصر امین پور

طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان