`

سفر ۱


وقتی خدابیامرز بی بی زنده بود مواقعی که عزم سفر می کردیم و مقصد شمال کشور بود جرئت نمی کردیم بهشون بگیم میریم شمال، عوضش از ساده بودن بی بی سوءاستفاده می کردیم و می گفتیم میریم زیارت امامزاده های شمال و اصلا حرفی از دریا نمی زدیم.

بی بی طفلی هم باور می کرد و کلییی التماس دعا می گفت و حسرت می خورد که قدرت و توان پاهاش اجازه نمی داد که ما رو همراهی کنه و در عوض تو راهی بهمون می داد تنها واسه اینکه دو دونه دعا بیشتر بکنیمش :((


عوض بی بی، باباجون زرنگ بود و چون در جوانی سفرای زیادی رفته بود و تقریبا تمام امام زاده ها! رو زیارت کردن می دونستن ما سفرمون تفریحی و آب تنیه نه چیز دیگه..


خلاصه الانم مقصد شماله

اما نه دیگه بی بی یی هست که جرئت نداشته باشیم چیزی بگیم و نه قراره امامزاده ای رو زیارت کنیم!


+ به وقت شهر قوچان

۱۷ نظر
میم میم
۲۱ خرداد ۰۹:۵۵
سلام قوچانو هرکاریش کنیم باز از هر شمالی تو ایران، شمال‌تره.
حالا کجا به سلامتی؟

پاسخ :

نه بابا :| 

شمال :d : )))))))
محسن رحمانی
۲۱ خرداد ۱۰:۳۸
سفرتون بی خطر .خوش بگذره .سوغاتی یادتون نره واسمون بیارین . 

پاسخ :

تشکر : )
میام پست میذارم :دی
میم میم
۲۱ خرداد ۱۱:۱۶
باشه شمال!
گذرتون اینورا خورد بگید یه سینی چای لااقل جلو همشهری های آقا بذاریم... قند نداریما

پاسخ :

: ) شما لطف داری پس زحمتتون نبات گل محمدی همراهتون باشه ^_^

میریم بابلسر به احتمال ۹۹ درصد!
فاطمه :)
۲۱ خرداد ۱۱:۳۷
 سفرت بخیر 
به امام زاده ها برسان سلام ما را :)

پاسخ :

باشه چشم :دی
واران ..
۲۱ خرداد ۱۱:۵۵
سفر بی خطر 
خوش بگذره بهتون 🍀


+
خدا بیامرزه بی بی  رو 
روحشون شاد یادشون گرامی ⚘


++
اتفاقا اینبارم میرین امام زاده :)


سلام 

پاسخ :

ممنونم واران جان :*

آمین : ) 

:دی آره
ŇãşíМ ĶĥăŅŭМ
۲۱ خرداد ۱۱:۵۶
عههه =))

خوش بگذره محبوبم :))


محبوبه برا من که دوست دارم عاشقتم لواشک و سوغاتی اینا بیاریا ^__^


پاسخ :

تشکر تشکر : ))))

که عاشقمی؟ :| : )))
 میدونی نسیم من واسه کسی نمی تونم لواشک بیارم آخه نمی تونم صبر کنم تا اون لواشک به مشهد برسه : ))))))
گیریم با لواشک سوغاتی تو، یه لواشکم واسه خودم بخرم، خب تا برسیم من لواشک خودمو خوردم دیگه اونوقت بشینم و لواشک یکی دیگه رو ببینم، جلوم باشه و نخورم؟ :|  : )))

محسن رحمانی
۲۱ خرداد ۱۲:۱۹
به یسنا اجازه دادم با آب رنگات وگواشات توی این مدت که نیستید نقاشی کنه :دی

تازه آدرس خوراکی های مخفی شدت هم دادم بهش :دی
نوش جونش :دی

پاسخ :

عجب!
دچارِ فیش‌نگار
۲۱ خرداد ۱۲:۴۲
عکس هم بگیر بذار :)

پاسخ :

اگر نت یاری کنه
انارسادات :)
۲۱ خرداد ۱۵:۲۲
کجای شمال ما میخوای بیای؟ :))
یهو شاید رخ به رخ شدیم دی:

پاسخ :

بابلسر

تو کجایی پونی؟؟
بیست و دو
۲۱ خرداد ۱۷:۴۱
پس دریا طلبیدتت:دی
مواظب باش توو این هوا گرما زده نشی فقط.
مسافرت برای من فقط شمال دلچسبه ولاغیر:دی

پاسخ :

آره بدجورررر 😂 شنبه جشن فارغوالتحصیلی بچه هامونه و من دو درره کردم 😐😂 (عمری باشه جریانشو توضیح میدم!)
چشم چشم
احسان ‍‍
۲۱ خرداد ۲۰:۰۴
سفر بخیر..
عکس بذارین :)

پاسخ :

ممنونم
از لب ساحل؟ :دی
عاشق بارون ...
۲۱ خرداد ۲۰:۱۵
واقعاً؟؟؟ شمال؟؟ تو این گرما؟!
من یه بار تابستون رفتم شمال و دیگه بکشنم تابستون شمال نمی‌رم! :دی خیلی فاجعه است!
خوش بگذره بهت. :)

پاسخ :

اره دیگه
تو این گرما :دی آخه واسه آبتنی فقط تابستون
نه بابا هواش خوبه
سپاس :*
ŇãşíМ ĶĥăŅŭМ
۲۱ خرداد ۲۱:۲۸
از اولشم از قیافت خوشم نمیومد :|


همیشه میدونستم تو برا من رفیق نمیشی :/



پاسخ :

:d رفیق بی کلک مادر
آرزو ﴿ッ﴾
۲۱ خرداد ۲۲:۴۵
به‌به شمال! :))
الآن دیگه احتمالا رسیدین به یه جایی. خوش گذشته باشه و هم‌چنان نیز بگذره بهتون :)
روح بی‌بی هم شاد باشه. :)

پاسخ :

بهبهکم الله : ))

تشکر عزیز جان :*
انارسادات :)
۲۲ خرداد ۰۰:۵۰
بقول سجاد ساریک :))

پاسخ :

کلا همه جای ایران سرای تو مگه نه؟ :دی : ))))

آخه تهران
قم
الانم ساری
خدا زیادش کنه : )
یک دختر شیعه
۲۲ خرداد ۰۱:۵۹
حسابی خوش بگذره:)

پاسخ :

عزیزی ساداتم :*
هلما ...
۲۲ خرداد ۱۴:۴۰
سفرتون سلامت :)
منم نه بی بی دیدم و نه بابابزرگ که بخوابم بپیچونم :)

پاسخ :

قربونت هلمایی :* 
خدا رحمتشون کنه
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
درباره من


وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ
لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ


***یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ/صف2
ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟!***


این روزها که می گذرد، هر روز
در انتظار آمدنت هستم!
اما
با من بگو که آیا، من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟

قیصر امین پور

طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان