و...
دوباره این سیکل معیوب در حال وقوعه! میگید چه سیکلی؟
اینکه تا یه مدتی دست از قلمو می کشم و به قولی استراحت میدم به خودم، دستم تنبل میشه.. دیگه به کار نمیره.. تا موتورش روشن بشه زمان میبره و این واسه استادم قابل قبول نیست چون تا پنجشنبه منتظر یه همچین طرحیه :||
طرح کشیدم باقلوا..
ولی استاد تاییدش نکرد :/ بهم گفتن بهتر از این..
این نمای کلی رو مشابهشو بچه ها کار کردن
یه طرح جدید می خوان
عملا دهنمو سرویس کردن با تعریفاشون از من :دی
ببینید اینه وضعیت من -_-
گوشه دنجمه 👇
ینی جایی که غیر از اتاقم بهش پناه میبره
کتابمو می خونم
طرحمو می کشم
به دیوارش تکیه میدم، پاهامو دراز می کنم و تی وی میبینم
خلاصه اونجاییه که وقتی میشینم یه نفس عمیق می کشم
راستی گوشه دنج تون کجاست؟
+ یکی از باندای تی وی چسبیده به گوشه دنج منه :/
ازونجایی که تی وی اکثر اوقات روشنه و صداش رو مخمه،
صدای این یکیو قطع کردیم جز در مواقعی که می خوایم
خونه سینماطور بشه :|
طرح این یکی م تموم شد
مونده استارت زدن من که فعلا حسش نیومده :/
حسن ختام این پست هم، عکس دلبر جان باشه ^_^
الوئه وراهای قشنگم جوجه دادن اونم نه یکی و دو تا
کل گلدونام پر شده
به فکر یه گلدون بزرگترم تا زمستونی همه رو
به یه خونه جدید منتقل کنم
که آزاد باشن واسه خودشون
خوجل شدن مگه نه؟ ^_^
ببینید و لذت ببرید : )
+ آیکون دو دست کوفتن بر سر چه شکلیه؟ حالا تا پنجشنبه چه طرحیو تحویل استاد بدم آخه :/